خانم دکتر شیرین عبادی
با عرض احترام به آفریدگار مهربان و بنده نواز و درود بر آزادیخواهان و حق طلبان و عدالت گستران و تعظیم بر میهن عزیزو مظلوم و تکریم بر ملت محروم و تحت ستم ایران
اکنون که در حساس ترین مقطع زمانی و تاریخی کشور به سر می بریم و تقویم انسانی و ایمانی و اعتباری و اعتقادی معاصر، لحظات خطیری را نشان می دهد و فریاد آزادیخواهی مردم مقهور استبداد دینی هر وجدانی را به خود می خواند و هر فطرت سالمی را به استمداد می گیرد، هر گونه اختلاف فکری و دوگانگی های سلیقه ای از جانب هر مصلحی، گناه نابخشودنی و اسفناک می باشد.
آنکه در قبال حقوق خداداده بشر احساس وظیفه می کند نباید در آینه نفس بنگرد تا به خطوط فکری خاص و جناح بندی های ویژه ای مبتلا گردد، شما که مفتخر به دریافت جوایز و نشان ها و مدالهای جهانی شده اید تکلیفی صد چندان دارید که باید پژواک اعتراضات ملی و فرهنگی و مذهبی اهالی این مملکت باشید، توقع جامعه هوشیاران و آگاهان این مرز و بوم از شما همدردی با روح و جسم و قلم و بیان اصلاحگرایان و ستم ستیزان این آب و خاک مقدس است، حال که با بدست آوردن اهرمهای مصونیت از سازمانهای متصل به سازمان ملل متحد قادر به تأمین امنیت و حفاظت عاشقان بندی ایران زمین هستید هرگونه تعلل و تردید، قابل توجیه و اعتذار نمی باشد.
امروز بروجردی، یک تن نیست، یک فرد نیست، یک شخص نیست، او نماد مقاومت در برابر دیکتاتوری دینی است، من که یک روحانی با سابقه 35 ساله در خدمات عمومی و عاطفی و روانی و احساسی و مذهبی به عامه مردم هستم خود بزرگترین آمار و ارقام را در آزار اسلام سیاسی و اذیت دین حکومتی دریافت کرده ام و هزینه های سنگینی را در برخورد با مدعیان مذهبی پرداخته نموده ام که قتل پدر و مادرم و انهدام خانواده ام و فروپاشی جوانی و سلامتم گوشه ای از محصولات استبداد مذهبی حاکم می باشد.
هرگونه مساعدت به من، حرمت دهی به قانون آزادی و مخالفت با حصر اعتقادی و منازعه با تفتیش عقاید و مقابله با سانسور مطبوعات است که خواسته من به عنوان یک پیشوای مستقل مذهبی، رهایی تفکرات از قیود انحصار طلبانه است و آزادی مطلق قلم و بیان و جراید از تمامی قیچی های زر و زور و تزویر می باشد.
بنابراین انتظار دارم تا با طرح شکایتم به عنوان یک مدعی العموم جامعه، که وکیل ده ها میلیون ایرانی در مخالفت با خودکامگی های مذهبی هستم در بالا ترین دادگاه حقوق بشر جهان، این امر را مورد رسیدگی و تعقیب هرچه زودترقرار دهید.
با تشکر سید حسین کاظمینی بروجردی از زندان اوین
افسوس که این جامعه را درد گرفته انسان مصیبت زده را فقر گرفته
خون دل ما رنگ سیه خال گرفته عسرت به معیشت شده و حار گرفته
از ظلم حکومت همه جا خاک گرفته خشم وطن از زخم ستم بار گرفته
طوفان شده این سینه چسان سوز گرفته خشکید چنان ابر، که صد داغ گرفته
آزادی ملت بنگر زار گرفته از قحط خبر میهن ما گور گرفته
این پیکر تفتیده ما آه گرفته خورشید فلاکت زده ام تار گرفته
از شبنم فریاد، شفق شام گرفته فکر از خطر زور ز سم کام گرفته
باغ از خط خونین اوین خار گرفته پروانه به بند است زمین گاز گرفته
بشکسته ستمکار ز بلبل، چو پر و بال گرفته طوطی به قفس گشته و فریاد گرفته
داروغه به زندان شده شلاق گرفته آئینه این شهر غبار از رگ خودکامه گرفته