October 29, 2008

3سال زندان برای اکبر لکستانی-انجمن زندانیان سیاسی

اکبر لکستانی دبیر جبهه ی متحد ترک زبانان ایران به 3 سال حبس محکوم شد و ممکن است همین روز ها زندانی شود. اتهام نامبرده اقدام علیه امنیت ملی از طریق توهین به احمدی نژاد است. ایشان پیش از این یک ماه در بازداشت بوده است. اقای لکستانی در دوره ای نیز رییس شورای شهر شهرستان ماکو در اذربایجان غربی بود.

احمد ایینه چی از یک زندانی می گوید-انجمن زندانیان سیاسی

سلام و درود به دوستان و پیام آوران حق

يكي از اعضا جمعيت ال ياسين هستم كه از حدود يكسال و نيم پيش جلوي فعاليتهاي ما را گرفتند، استاد معنوي ما يعني استاد ايليا را دستگير كردند و بدون داشتن هيچ مدركي مدت 6 ماه در 209 نگهداشتند.

در اين مدت ما به عينه ديديم كه متوليان فرهنگ اين مملكت مثلا وزارت ارشاد نيست بلكه يك محفل مخفي و امنيتي است به نام اداره اديان انها كساني هستند كه از اسلام تنها نام ان را ميخواهند و آن را هم براي منافع خودشان و استفاده هاي ابزاري مورد توجه قرار ميدهند.

كسي نيست كه از اين افراد اداره اديان بپرسد كجاي اسلام كه شما سنگ آن را ظاهرا به سينه ميزنيد گفته كه افراد را بدون اينكه دليل كافي داشته باشيد 6 ماه در زندان بيندازيد و بعد هم تنها به دليل فقدان مدارك (نه رحم و مروت و پيروي از قانوني كه قبلا توسط خودشان شكسته شده) در حالي آزاد كنيد كه دچار خونريزيهاي مشكوكي شده كه در مدت زندان بوجود آمده است . اصلا يك نظريه اين است كه آنها فكر ميكردند كه سمومي كه به ايشان تزريق كرده اند به اندازه كافي براي كشتن ايشان كافي بوده و بزودي شاهد مرگ ايشان خواهند بود و لذا دليلي براي نگه داشتن ايشان در زندان نداشت كه هيچ، ميتوانست برايشان خطرناك هم باشد

خبری از حبیب قوتی-انجمن زندانیان سیاسی

حبيب قوتي 33 ساله فوق ليسانس حسابداري
جهت اجراي 4 سال حبس توام با تبعيد در شهر همدان از زندان اوين به زندان
همدان منتقل شده است
جناب آقاي طبرزدي ايشان كمتر از يك سال است ازدواج نموده
بيشتر از اين اطلاعاتي ندارم تمام داشته هايم را براي شما ارسال كردم
اميدوارم كافي بوده باشد
پوزش ميخواهم بخاطر پراكندگي فايل ها خودتان كه در جريان هستيد كه سرعت
اينترنت بسيار پائين است
اگر سوالي داشتيد يا مدرك ديگري نياز بود امر بفرمائيد تا برايتان بفرستم
شبتان بخير
شهربانو

--------------------------------------------------------------------------------

حبيب قوتي نفر پنجم.jpg

خبری از دو زندانی سیاسی-انجمن زندانیان سیاسی

مسعود سماواتيان 48 ساله اكنون براي اجراي 5 سال تبعيد توام با زندان در
شهر خرم آباد گرديد
نامبرده متاهل بوده و داراي دو فرزند مي‌باشد.
ايشان پس از بازداشت در نيمه مهرماه 1385به مدت كمتر از 8 ماه در زندان
اوين تحت انواع بازجوئي‌هاي شكننده قرار داشت و سپس با قيد وثيقه 100
ميليون توماني آزاد گرديد. ايشان پس از آزادي مدتها تحت درمان پزشكي
بوده.
لازم به ذكر است كه نامبرده مجروح جنگي است و كارشناس ادبيات مي‌باشد
--------------------------------------------------------------------------
عليرضا منتظر صاحب براي اجراي 4 سال تبعيد توام با زندان در شهر كرمانشاه مي باشد
نامبرده از نيمه مهر 1385 به مدت 11 ماه در زندان اوين تحت بازداشت و
شكنجه قرار داشته است و سپس با قرار وثيقه 100 ميليون توماني آزاد گشت.
نگرانيهاي بسياري براي وي وجود دارد چرا كه متاهل و داراي يك فرزند
خردسال است
--------------------------------------------------------------------------------

--------------------------------------------------------------------------------

مسعود سماواتيان نفر دوم.jpg
عليرضا منتظر صاحب نفر سوم.jpg

October 28, 2008

نارضایتی خانواده ی بروجردی از شیرین عبادی-انجمن زندانیان سیاسی

شب گذشته مهیا بروجردی همراه با دو تن از همراهان به دفتر شیرین عبادی مراجعه کرد و با اصرار زیاد از مسئول دفتر ایشان می خواست تا شیرین عبادی را ببیند.قرار بود اقای بروجردی از زندان زنگ بزند و دختر ایشان گوشی را به عبادی بدهد تا با این زندانی صحبت کرده و از خواسته هایش اگاه شود. خانم عبادی از این کار استنکاف کرده و اعلام می کند که فرصت ندارد. به دنبال ان اصرار و این انکار از دفتر خانم عبادی به پلیس 110 زنگ می زنند و اعلام می کنند که در ان جا کسانی قص د مزاحمت دارند. پلیس به دفتر مراجعه می کند اما خانواده ی بروجردی ضمن این که شگفت زده شده بودند اعلام می کنند که اتفاقی نیفتاده است. مهیا بروجردی ضمن تماس با یکی از اعضای انجمن زندانیان سیاسی خواست این نارضایتی خود و اقای بروجردی از برنده ی جایزه ی یک ونیم میلیون دلاری را اعلام کنیم. اقای بروجردی اصرار داشته است تا این خبر را اعلام نماییم. ما نیز داوری را به خواننده ی گرامی وا می گذاریم.

October 27, 2008

متن شکوائیه جمعیت ال یاسین به سازمان ملل متحد- انجمن زندانیان سیاسی

با سلام و درود،

نظر به اينكه قرار است به تازگي در صحن عمومي سازمان ملل متحد قطع نامه اي در محكوم كردن موارد نقض حقوق بشر در ايران به تصويب برسد، جمعي از نمايندگان كانون هاي صدگانه حمايت از استاد ايليا تصميم گرفت در همين راستا، نامه اي را به دبير كل سازمان ملل متحد، آقاي بان كي مون ارسال نمايد كه ترجمه آن ذيلاً به اطلاع مي رسد.







ترجمه متن شکوائیه جمعیت ال یاسین به سازمان ملل متحد





1 آبان 1387 برابر با 22 اکتبر 2008 میلادی



دبیر کل محترم سازمان ملل متحد

عالیجناب آقای بان کی مون



ما جمعی از اعضای جمعیت ال یاسین بزرگترین،NGO خاورمیانه با نزدیک به دویست هزار نفر عضو در داخل و خارج از ایران هستیم كه برای تحقق آزادی معنوی و معنویت آزاد از سال 1375 به طور رسمی و بدون هیچ وابستگی و فعالیت سیاسی مشغول به فعالیت بوده ایم. رهبر جمعیت ما استاد ایلیا از همان بدو فعالیتها، جلسات سخنرانی عمومی با محور تفكر و معنویت پویا برگزار نمود و به مرور تا سال84، تعداد مشتاقان این جلسات به آنجا رسید که بزرگترین ورزشگاه ها هم از پذیرفتن این خیل عظیم ناتوان بودند. سخنرانی های فوق العاده استاد ایلیا و محصولات فرهنگی شاگردان ایشان در طول این سالها باعث شد، تحولات فکری و معنوی عمیقی در بین مخاطبانی که از عامه مردم، جوانان، دانشجویان و اصحاب قلم و فکر و فرهنگ بودند، ایجاد شود. اما از همان سالها سنگ اندازی نهادهای مرموز امنیتی که خواستارکنترل كامل حوزه های دين و فرهنگ، برای انواع استفاده هاي ابزاری مي باشند، بر علیه ما آغاز شد. به مرور فهمیدیم برخورد شدید امنیتی كه با استاد ايليا و جمعيت ال ياسين صورت مي گيرد، برگرفته از ايدئولوژي تاريك جامعه روحانیت مبارز در استفاده ابزاری از دین بوده كه هیچ نوع روشنگری در حوزه دین و فرهنگ را برنمی تابد و نمی پذیرد که در این فضای تاریک و خفقان آور فرد یا گروهی، تبليغ معنويت آزاد و پلورالیسم دینی را در دستور كار خود داشته باشد. تا اينكه در تاریخ 7/3/1386 بنابر نظر و تصميم تعدادي از شخصيت هاي برجسته مذهبي (كه در راس آنها آيت ا... مهدوي كني قرار دارد) معلم بزرگ و استاد محبوب ما، دستگیر و به یکی از سلولهای ویژۀ زندان 209 اوین منتقل شد. در طول 6 ماه بازداشت غيرقانوني ايليا در سلول انفرادي، كه روال مرسوم آن تفتيش عقيده و شديدترين شكنجه هاي جسمي و رواني است، خبرهاي دردناكي از جمله خونریزی هاي شديد از ناحیه گوش و بینی، ادرار خونی، تزریقات مشکوک، تهوع های رو به ازدیاد و استفراغ خونی، جزئی از گزارش های روزانه اي بود که از طریق برخی از زندانیان امنیتی به بیرون از زندان راه می یافت و حتي پس از آزادي موقت ايليا، مدت هاست كه همچنان خونريزي هاي او بيش از پيش ادامه دارد و نتايج آزمايش هاي او نگراني برخي از پزشكان مربوطه را به دنبال داشته است.

اما مدت هاست چنين اخباري كه نمايانگر نقض آشكار حقوق بشر است و اجراي طرح هاي جنايتكارانه و ضد بشري را توسط القاعده مذهبي ايران صريحاً به اثبات مي رساند، به دليل تلاش هاي سياسي دايره مذاهب اطلاعات براي قطع حمايت هاي مراكز خبري و رسانه اي و سازمان هاي حقوق بشر از جمعيت ال ياسين و استاد ايليا، مخفي مانده است. به جز حمايت هاي گسترده مردمي و طيف وسيع حاميان استاد كه مدت هاست در قالب صدها كانون و مركز موازي تحت عنوان حمايت از استاد ايليا نمايان شده، هيچ سازمان و نهاد قانوني، ما را حمايت نكرده و همين باعث شده است كه جلادان انديشه با بي رحمانه ترين و ناجوانمردانه ترين شيوه ها، ايليا را تحت شديدترين فشارها و شكنجه هاي جسمي قرار دهند. اين اخبار كه مدت هاست مانند بسياري ديگر از اسرار امنيتي بنا به مصلحت آقايان مخفي مانده است، به تازگي بعد از آخرين جلسات احضار ايليا به دفتر پي گيري هاي وزارت اطلاعات افشا شد. گفتني است كه استاد ايليا در طول ماه هاي اخير (بعد از آزادي موقت) بيش از سي جلسه به دفتر پي گيري هاي وزارت اطلاعات احضار شده است. اما چون در اين مدت ايشان متعهد به عدم افشاي اسرار امنيتي این جلادان فرهنگی شده بودند هيچ خبري به بيرون انتقال نمي يافت تا اينكه در آخرين جلسه احضار روز يكشنبه 28/7/87 كه مأموران دايرۀ مذاهب اطلاعات به داخل اتاق بازجويي استاد به صورت وحشیانه هجوم آورده و ايشان را با روش های غير انساني ای نظير حمله با مشت و لگد و باتوم و شوکر الکتریکی مورد ضرب و شتم و شكنجه جسمي قرار دادند كه نتيجه آن خونریزی شدید و گسترده ای بود که به بستري شدن ايليا انجامید، همین بستری شدن بود که موجب شد تا اين اخبار ضد بشري به گوش ما پيروان استاد ايليا برسد و عزم ما را بيش از پيش بر دفاع غيرتمندانه از معلم محبوبمان راسخ تر نمود.

آنچه در لیست زیر مشاهده می کنید خلاصه‌ی تیتر وار موارد نقض حقوق بشر بر علیه جمعیت ال یاسین و رهبر جوان آن (استاد ایلیا میم) است که به ترتیب زمان و جهت یادآوری و اطلاع شما ارسال می گردد

1. توقيف چهار نشریه جمعيت ال ياسين بدون هیچگونه مجوز قانونی

2. به تعطیلی کشاندن دفاتر انتشاراتی فعال

3. ممنوعيت چاپ صدها اثر تحقيقاتي و تاليف شده توسط شاگردان استاد ايليا

4. تعقیب و تهدید اعضای مركزي جمعیت و خانواده و در برخی موارد اخراج از محل کار

5. جلوگیری از شرکت در نمایشگاه هاي بين المللي محصولات فرهنگی

6. زمينه سازي هاي رواني و حمله هاي قلمي رسانه هاي طالباني (از جمله روزنامه كيهان و خبرگزاری های وابسته) پيش از حمله قضائي

7. تهدید حاميان استاد از سوی تندرو های مذهبی وابسته به وزارت اطلاعات

8. بستن دفاتر و انجمن هاي وابسته به ال ياسين بدون هیچ مجوز قانونی

9. مصادره و ضبط تمام اموال متعلق به جمعیت

10. شنود مکالمات و کنترل کلیه ارتباطات داخلي و خارجي بدون هیچگونه مجوز قانونی

11. اجراي پروژه ايجاد شاکی سازی خصوصی و شهادت هاي دروغين بر عليه استاد و جمعيت ال ياسين (كه براي اولين بار توسط روزنامه افراطي و معلوم الحال كيهان به مرحله اجرا رسيد اما تا به حال در اين طرح ناجوانمردانه شكست خورده اند)

12. برخورد فیزیکی با استاد ایلیا هنگام سخنرانی در یک ورزشگاه بزرگ که با حمایت شاگردان به شکست انجامید

13. دستگیری استاد ایلیا رهبر ال یاسین بدون مجوز قانونی به صورت یورش وحشیانه و انتقال به سلول انفرادی

14. فشار بر ایلیا برای انکار خود و سوابق درخشان فعالیتی خويش در 15 سال گذشته

15. شکنجه روانی همسر باردار ایلیا در ماه های آخر بارداری برای تحقق اهداف غیر انسانی و اعتراف گیری

16. تهیه فیلمهای جعلی از استاد و جمعيت ال ياسين با تکیه بر روش هاي مونتاژ و صحنه سازی

17. اجیر کردن مزدوران قلم به دست برای راه انداختن جنگ سایبرنتیکی بر علیه وبلاگهای شاگردان و پيروان ايليا

18. شكنجه هاي شديد رواني و فيزيكي نظير تزریقهای مشکوک و گسترده در دوران زندان که به خونریزی گوش و بيني و معده ایشان منجر شد

19. دستگیری مخفيانه و شکنجه روانی جمعی از دختران و پسران جوان در زندان انفرادی که همگی از شاگردان ایلیا بودند

20. فیلمبرداری از خصوصی ترین لحظات زندگی شاگردان و تهدید به پخش گسترده در راستای ترورمعنوی اعضاي جمعیت

21. احضارهای وسیع و غیر قانونی شاگردان ایلیا به نقاط و دفاتر ناشناخته و تهدید و ارعاب خانواده ایشان

22. ممنوع کردن ایلیا از هر نوع فعالیت فرهنگي و اجتماعي (ممنوع القلم، ممنوع التدريس، ممنوعيت سخنراني، ممنوع التحقيق، ممنوع الارتباط، ممنوع المصاحبه، ممنوعيت برگزاري جلسه و ...)

23. هک کردن و فیلتر کردن بيش از 4000 سایت و وبلاگ متعلق به شاگردان و پيروان ايليا

24. تهاجم گستردۀ رسانه اي، تلويزيوني و تريبوني روحانيت قم به استاد و پيروان ایشان

25. بیش از سی بار احضار ایلیا به دفاتر پیگیری بعد از آزادی به قید وثیقه 3 میلیارد ریالی

26. شکنجه شدید فیزیکی ایلیا در برخی از جلسات با ضربه و باتوم و شوکر الکتریکی که منجر به خونریزی های وسیعي شده و دو بار به بستری شدن ايشان انجامیده است.



و هنوز این اقدامات وحشیانه ادامه دارد...



توضيح: در صورت لزوم مدارك مستند مربوط به هر يك از موارد بالا تقديم حضورتان خواهد شد.

××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

عالیجناب دبیرکل،



همانطور كه در جريان قرار گرفتيد، بيش از يك سال مسكوت نگهداشتن پرونده استاد ايليا، بيش از يك سال محروميت از امكان اطلاع رساني و به دنبال آن حمايت جهاني، كه همگي ناشي از تلاش هاي وزارت اطلاعات براي قطع حمايت هاي رسانه اي و مراكز حقوق بشر از جمعيت ال ياسين است، موجب شده كه ميدان بي عدالتي ها، ظلم ها و جنايت هاي القاعده فرهنگي ايران به طور بي سابقه اي گسترده گردد و ما نتوانیم صدای دادخواهی و شکایات خود را به جهانیان برسانیم. ما تا به حال از طریق شکایت به مسئولین قضایی حکومت اسلامی پیگیر رسیدگی به شکایاتمان بوده ایم اما تا به حال هيچ مرجع پاسخگويي را نيافته ايم. مطلع هستيد كه با روي كار آمدن دولت فعلي به رياست محمود احمدي نژاد، و وزراي انتخابي وي از جمله وزير اطلاعات، محسني اژه اي، دامنه سركوب ها، تفتيش عقايد و شكنجه هاي جسمي و رواني متفكران و آزاد انديشان، دانشجويان و معلمان، كارگران و اقليت هاي مذهبي و رهبران فكري و معنوي جامعه ايران روز به روز گسترده تر مي شود. ما از آنجايي كه به پای بندی و اعتقاد راسخ شما به قوانين حقوق بشر پي برده ايم، تقاضا داریم صدای دادخواهی ما را در صحن عمومی سازمان ملل منعکس کرده و با اعتبار بین المللی خود پشتیبان استواری برای جمعیت 190 هزار نفری ال یاسین و تمام ملت ایران در محدود ساختن و سر انجام ریشه کن کردن کامل موارد نقض حقوق بشر در ایران باشید. خواهشمندیم از طریق فشارهای بین المللی و با صدور قطعنامه اي بر علیه این قصابان انديشه و طالبان مذهبی ايران، ملت ما را در دستیابی به حقوق اولیه انسانی و بشری خود آنگونه که در منشور حقوق بشر انعکاس یافته است،‌ یاری نمایید.

ما بر این باوریم که :

1- استفاده ابزاری از دین برای تحقق اهداف سیاسی و بدتر از آن هر نوع قرائت خشن و تاریک از اسلام باید از سوی همه جوامع بین المللی محکوم شود

2- شکنجه فیزیکی یا روانی در ایران که به صورت مخفیانه اما به صورت وسیع در حال انجام است باید هر چه سریعتر خاتمه یافته و جنایتکاران حقوق بشری ایران در دادگاه های صالح بین المللی حضور یافته و پاسخگوی اتهامات خود باشند

3- جمعیت ها و مجامع صلح آمیز باید اجازه یابند در فضایی مسالمت آمیز و به دور از هر نوع تهدید و ارعاب به فعالیت های خود ادامه دهند

4- دولت ایران باید از سوی جامعه بین الملل در برابر موارد بی شمار نقض حقوق بشری، پاسخگو بوده و با اعمال فشارهای جهانی، ملزم به رعایت آزادی بیان و مطبوعات و حقوق بشر گردد. زیرا دژخيمان فرهنگي و امنيتي ايران، از ضد بشري ترين روشهای تروریستی ، در سرکوب مخالفان داخلی و بعضا خارجی خود استفاده کرده و خود را نه در برابر ملت خود، نه در برابر هیچ سازمان یا نهاد بین المللی و نه در برابر افکار عمومی جهانی پاسخگو ندانسته و گستاخانه به اقدامات ضد بشری خود شتاب می دهند.







جمعي از نمايندگان كانون هاي صد گانه حمايت از استاد ايليا



یادآوری:

در منشور جهانی حقوق بشر آمده است:

ماده 9 : احدي نمي تواند خودسرانه توقيف-حبس يا تبعيد بشود

ماده 20 : هر کس حق دارد آزادانه مجامع و جمعيت هاي مسالمت آميز تشکيل دهد

ودر اصل 37 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران صریحا تصریح شده است که:

اصل بر برائت است و هيچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمي شود مگر اينکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد





رونوشت:

اعضای کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد

ریس کمیسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

رسانه های بين المللي

فعالان حقوق بشر

... و تمامي عدالت خواهان

October 26, 2008

ادعای شکنجه ی یک زندانی-انجمن زندانیان سیاسی

همه ي ما خوب مي دانيم برخورد فيزيكي در يك حكومت به چه معناست و نشانه ي چيست و حکومت اسلامی با شكنجه ي جسمي استاد پيمان فتاحي حكومت این سوال را عملا و به خوبی پاسخ داده است، درغير اينصورت چرا بايد اين نامردان در طي يك احضار فراقانوني به شكنجه ي جسمي شدید ايشان بپردازند و ما از شروع دوباره ي خونريزي هاي استادمان مطلع شويم؟
آري همه خوب مي دانند كه برخورد فيزيكي با روشنفكران و آزاديخواهان در يك حكومت مساوي است با تيشه زدن به ریشه های قدرت آن حكومت، مساوي است با عدم قدرت و توان برخورد با روشنفكران و عدالت طلبان...مساوی است با بیداری افکار عمومی...
از ال یاسین

October 25, 2008

خانواده ی فرهاد کهندانی نگران است-انجمن زندانیان سیاسی

خانواده ی فرهاد کهندانی زندانی سیاسی و عضو شورای مرکزی جبهه ی متحد دانشجویی روز 4 شنبه به ملاقات این زندانی رفت. خانواده ی ایشان اجازه پیدا نکرد برای فرزند زندانی خود لباس گرم تحویل او دهد. مسئولین زندان اوین به بهانه های واهی از این کار جلوگیری کردند.شایان ذکر است که هوای اوین بسیار سرد است و بسیاری از هم بندان فرهاد کهندانی از جمله سعید درخشندی و احمد دانش پذیر دچار سرما خوردگی شدید شدند.

بروجردی وکیل ندارد-انجمن زندانیان سیاسی

یکی از حقوق اولیه ی زندانیان سیاسی داشتن وکیل مدافع است. دادگاه ویژه ی روحانیت که در اصل غیر قانونی و فرار از قانون است با گذاشتن شرایطی از این که بروجردی وکیل داشته باشد ممانعت می کند. اقای بروجردی که به 10 سال حبس تعلیقی و 1 سال حبس تعزیری محکوم شده است عملا 2 سال است که در زندان به سر می برد. این زندانی سیاسی دچار افسردگی روحی و توهم شده و از این در وحشت است که مبادا اگر برای درمان خود به بهداری زندان اوین مراجعه کند ،بلایی سر او اورده شود. به همین دلیل باید وکیل ازاد و غیر تسخیری داشته باشد تا به مشکلات او رسیدگی شود.دادگاه ویژه ی روحانیت از این حق قانونی جلوگیری می کند.

از جان گذشتگی های زندانیان سیاسی نباید به هدر رود

جمهوری اسلامی هم پیمان استراتژیک سوریه میباشد این دو از ابتدای روی کار آمدن مذهبیون درایران همدیکر را رها نکرده اند . حکومت بعث سوری خود را لاییک وغیر مذهبی مینامد وجمهوری اسلامی همانگونه که از نامش پیدا است یک رژیم سیاسی اسلامی است ،درحقیقت نام اصلی آن حکومت اسلامی میباشد همان حکومتی که طالبان در افغانستان وپاکستان ودر کشمیر به دنبال آن هستند ، همان حکومتی که رسیدن به آن اوج خواسته های القاعده وبن لادن است وهمان حکومتی که مسلمانان سلفی در هر کجای دنیا که باشند با ابزار کشتار و خشونت خواهان ایجاد آن هستند نوع شیعه وسنی آن فرقی ندارد حرب الله شیعه همان کاری را درلبنان انجام میدهد که طالبان سنی در افغانستان آنان به دنبال بدست گرفتن حکومت می باشند ویک الگو هم دارند وآن حکومت اسلامی واقع درایران است.
چگونه است که رژیم لاییک سوری با رژیم اسلامی ایران عهد اخوت بسته واینگونه از یکدیگر دفاع میکنند ؟ پاسخ بسیارساده است مبانی اصلی این دو و تمامی حکومتهای مانند آنها مشترک است وآن استبداد است ، استبداد یعنی قانون حرف یکنفر یا یک گره یا حزبی که قدرت در دست اوست استبداد به معنای عدم رعایت حقوق بشر ، مخالفت با دمکراسی وآزادی بیان وعقیده .
استبداد است که زندان برای آزادیخواهان میسازد ودر رژیم استبدادی است که زندانی سیاسی وعقیدتی وجود دارد .در ایران در سوریه در برمه درروسیه سفید درسودان ودر هر کشوردیگری که استبداد حاکم است .
مطلبی که در ادامه آمده است سخنان یک زندانی سیاسی سوری میباشد که چقدر گفته هایش با زندانیان سیاسی ایرانی نزدیکی دارد درواقع یکسان است .
هواداران جبهه ی دمکراتیک ایران _ استان نهرانفعال اهل سوریه در مورد زندانی بودن خود و سایرین سخن می گوید

واشنگتن- عثامه منجد که خود زندانی سیاسی بوده است، می گوید، از جان گذشتگی آنانی که به دلیل باورهایشان در سوریه به زندان افتاده اند نباید بیهوده شمرده یا فراموش شود.

منجد در طی یک میزگرد ویژه که در 24 ژوییه از سوی هیئت آمریکایی سازمان ملل و در نیویورک برگزار شده بود، از تجربه های خود و سایر هم وطنانش در زندان های سوریه صحبت کرد.

سایر شرکت کنندگان در این میزگرد که نمایندۀ کشورهای بلاروس، برمه، کوبا، اریتره، و ازبکستان بودند، همگی به خاطر به زبان آوردن حقوق انسانی خود که از سوی جامعۀ بین المللی به رسمیت شناخته می شود، سابقۀ تجربۀ زندان سیاسی راداشته یا افرادی از خانوادۀ آنها این تجربه را از سر گذرانده بودند. آنها در سالنی صحبت می کردند که مملو از 120 دیپلمات، روزنامه نگار و نمایندۀ سازمان های غیر دولتی بود. :
به گفتۀ منجد، هر چند تبلیغات اندکی در مورد آنها صورت گرفته، اما افراد بسیاری در سوریه زندانی سیاسی هستند.

او گفت، آنها نه تروریست هستند، نه افراط گرا، و نه عُمال عوامفریب کشور های دیگر. آنها نیز مثل شما که در این سالن حضور دارید، هستند: افرادی موجه، که باورهایشان در مورد آزادی بیان، حق انتخاب دولت، برخورداری از قوۀ قضاییۀ مستقل و عادلانه، و تساوی در برابر قانون، مانند باورهای شما است. آنها انسان های آگاهی هستند که برای حقوق انسانی، سیاسی، و اجتماعی خود در سوریه مبارزه می کنند. آنها قصد دارند عزت نفس را به سوریه و به خود، به عنوان شهروندان سوری، بازگردانند.

او اسامی تعدادی از زندانیان سیاسی را اعلام کرد و از سرنوشت بسیاری از پزشکان، تجار، شعرا، و هنرمندانی گفت که تحت آزار و شکنجۀ رژیمی هستند که منجد آن را \"یک رژیم بیمار\" می خواند.

او گفت، سازمان ملل، به عنوان سازمانی که نمایندۀ خواست جامعۀ بین الملل است، در برابر این زندانیان که نباید فراموش شوند، و نیز جلوگیری از سرکوبگری های رژیم، دارای مسئولیت و تعهد است. این میز گرد، برای تأکید بر اعلامیۀ مربوط به زندانیان سیاسی که در ماه ژوئن منتشر شد، تشکیل شده بود. در آن اعلامیه که از سوی ایالات متحده و 63 کشور از اعضای سازمان ملل حمایت می شود، از جامعۀ جهانی درخواست شده تا در برابر آزادی زندانیانی که تنها به خاطربیان صلح آمیز باور های خود در اسارت به سر می برند، قبول مسئولیت نماید.
در این اعلامیه تلاش شده تعهد کشورها نسبت به اعلامیۀ جهانی حقوق بشر که در سال 1948 و از سوی مجمع عمومی سازمان ملل مورد تصویب قرار گرفت، تقویت گردد. از جمله موادی که در 30 مادۀ اعلامیۀ جهانی آمده، این است که مردم حق برخورداری از آزادی اندیشه و حق پرهیز از بازداشت غیرقانونی را دارا می باشند.

مبارزه برای آزادی در سوریه

منجد مورد اذیت و آزار و تفتیش عقاید قرار گرفته و به خاطر فعالیت هایش به عنوان دانشجو، بارها در سوریه توقیف شده است.

در آخرین باری که از سوی نیروهای امنیتی سیاسی سوری و در سال 2004 در دمشق بازداشت شد، به مدت یک هفته تحت بازپرسی و شکنجه قرار داشت. او هنگام مصاحبه وعکس برداری در نواحی روستایی و فقیرنشین سوریه بازداشت گردید. هدف او روشنگری درمورد مصائب مردمان فقیر این نواحی بود و این کار را از طریق انتشار صدا و شرح زندگی آنها در رسانه های محلی و بین المللی انجام می داد.

منجد تنها بعد از امضای تعهد نامه ای مبنی بر عدم شرکت در فعالیت های سیاسی و اجتماعی، آزادی خود را به دست آورد.

او اکنون نمی خواهد ساکت بماند. او که از اقبال کافی برای جان سالم به دربردن از زندان برخوردار بوده است، می گوید احساس می کند که وظیفه اش اطلاع رسانی و باخبر کردن جهان از آن چه بر کسانی که هنوز در زندان به سر می برند، است؛ افرادی که با علم کامل به این که چه قیمت گزافی باید بپردازند، انتخاب کرده اند که در راه تحقق آرمان های خود با قدرت بایستند.

امروز، منجد که پیوسته به تفسیر سیاست های سوریه مشغول است، در شورای ملی اعلامیۀ دمشق مشغول به کار است، این شورا از چندین گروه از احزاب مخالف، چهره های برجستۀ سوری، روشنفکران و اصلاح طلبان تشکیل شده است.

او ریاست روابط عمومی جنبش عدالت و توسعه را به عهده دارد؛ این جنبش به رهبری مبارزات برای نیل به تغییرات صلح آمیز و دموکراتیک در سوریه و ایجاد یک دولت مدرن که حامی حقوق بشر بوده و توسعۀ اقتصادی و اجتماعی را ارتقا دهد، می پردازد.

منجد بیان داشت، رژیم هایی که از پیشرفت دموکراسی و جامعۀ مدنی ممانعت می کنند، و جواب درخواست های به حق مردم خود برای ایجاد تغییرات را با سرکوب می دهند، باید منزوی گردند.

او اظهار داشت، زندانیان سیاسی باید از سوی جامعۀ بین الملل مورد تأیید و تشویق قرار گیرند و حمایت های لازم از آنها به عمل بیاید.


--
Posted By آزادیخواهان دمکرات to آزادیخواهان دمکرات at 10/25/2008 03:57:00 AM

October 23, 2008

فرهاد کهن دانی عضو جبهه ی متحد دانشجویی به زندان افتاد

فرهاد کهن دانی به زندان افتاد-انجمن زندانیان سیاسی
فرهاد کهن دانی عضو جبهه ی متحد دانشجویی به زندان افتاد
این فعال دانشجویی که دانش اموخته ی رشته ی علوم سیاسی از دانشگاه ازاد است در سال ۱۳۸۰ و به دنبال یک پرونده سازی از سوی عناصری مشکوک برای مدت سه ماه را در سلول انفرادی گذراند و پس از ان بدون حضور وکیل از سوی قاضی حداد به ۶ سال حبس محکوم شد. اخیرا برای پرسش از وضعیت خود به دادگاه انقلاب مراجعه کرد و خواستار این شد تا تکلیف وثیقه ی او روشن شود.ولی مسئولین مربوطه به جای پاسخ به این درخواست او ،خودش را توقیف و روانه ی زندان کردند. شایان ذکر است که اقای کهن دانی از اعضای فعال انجمن زندانیان سیاسی است

اسمال تیغ زن بخاطر قورت دادن کیسه های مواد مخدر به بهداری منتقل شد

یاد اوری: خبری را که می خوانید از قول فعالین حقوق بشر در ایران نقل می کنیم که از نهاد های نزدیک به سازمان مجاهدین خلق است.درستی یا نادرستس خبر بر گردن انها است.

1 آبان 1387


بنابه گزارشات رسیده از بند 2 زندان گوهردشت کرج، اسماعیل افتخاری معروف به اسمال تیغ زن یکی از جنایتکارنی که در قتل ،شکنجه،تجاوز، باجگیری و جنایتهای متعدد دیگر شرکت داشت و به آنها اعتراف کرده بود به زندان باز گردانده شد. او دراثر قورت دادن کیسه های مواد مخدر و باز شدن آنها در معدۀ وی روز گذشته به بهداری زندان منتقل شد.
اسماعیل تیغ زن به در خواست نوید خدیوی معاون حفاظت و اطلاعات زندان گوهردشت از زندان اوین به این زندان منتقل گردید.نوید خدیوی زمانی که اسماعیل افتخاری مسئول گروه ضربت کمیته سپاه پاسداران منطقه 12 تهران در اوایل انقلاب بود، از دستیاران اسمال تیغ زن بود و در تمامی جنایاتی او شرکت داشت. با وساطتهای خدیوی اخیرا به وی مرخصی منجر به آزادی داده شد بود ولی در اثر اعتراضات گسترده و تنفر اجتماعی از این عمل، ناچار شدند که او را مجددا به زندان بازگردانند. هنگامی که او به زندان بازگردانده شد تعدادی کیسه های مواد مخدر قورت داده بود و قصد داشت آنها را در زندان به فروش برساند که این کیسه ها در معدۀ وی باز شدند و باعث اتتقال وی به بهداری زندان شد.
اسماعیل افتخاری در اوایل انقلاب مسئول گروه ضربت کمیته سپاه پاسداران سابق در منطقه 12 تهران بود که همراه با نوید خدیوی و سایر افراد این گروه با تشکیل دستجات چماقدار به هوادران و تجمعات سازمانهای مخالف حمله ور می شدند و باعث ارتکاب جنایتهای زیادی شده بودند. او و نوید خدیوی هوادران سازمانهای مخالف را دستگیر و در این کمیته مورد شکنجه های وحشیانه قرار می دادند و گفته می شود که در اثر این شکنجه تعدادی از آنها جان باختند و بعضی از آنها پس 30 خرداد 1360 به جوخه های اعدام سپرده شدند. جنایتهای این فرد آنقدر گسترده بود که رژیم علیرغم اینکه اعمال غیر انسانی مختلفی علیه هواداران گروههای مخالف سیاسی انجام داده بود و باعث خشنودی آنها شده بود ناچار به دستگیری وی شدند و وقتی که در دادگاه مورد محاکمه قرار گرفت به بخشی از جنایتهای هولناک خود اعتراف نمود.
این جنایتکار به زندان اوین منتقل گردید ووزارت اطلاعات برای تحت فشار قرار دادن زندانیان سیاسی او را روانۀ بندی کرد که زندانیان سیاسی در آن محبوس بودند.اسمال تیغ زن علیه زندانیان اقدام به خبر چینی می کرد.و در حملات خونین که علیه زندانیان توسط وزارت اطلاعات برنامه ریزی می شد همراه با زندانبانان آنها را به اجرا در می آورد. ازجمله کسانی که در اثر حملات این فرد که با میله آهنی صورت گرفته بود و باعث مصدومیت آنها شد آقایان هاشم شاهی نیا و سعید شاه غله بود.
نوید خدیوی دستیار سابق این فرد که در حال حاضر معاون حفاظت و اطلاعات زندان گوهردشت است و از بدو ورد به این زندان همراه با علی حاج کاظم رئیس زندان و علی محمدی معاون زندان و کرمانی رئیس حفاظت واطلاعات زندان و خادم رئیس بند1 اقدام به دایر کردن شکنجه گاهی در این بند نموده اند که زندانیان در آنجا مورد شکنجه های قرون وسطائی و طاقت فرسا قرار می گیرند تا به حال زندانیان سیاسی مانند بهروز جاوید طهرانی، علیجان گرایی،محسن گرایی،منصور رادپور و سایر زندانیان مانند شهرام پور منصوری،فرهنگ پور منصوری و خالد حردانی که 4 نفر آخر همچنان در این شکنجه گاه تحت شکنجه های قرون وسطائی قرار دارند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، اعمال ضد بشری افراد فوق الذکر را محکوم می کند و خواستار محاکمه و مجازات آنها بخاطر جنایتهای ضد بشری که علیه مردم ایران مرتکب شده اند.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
اول آبان 1387 برابر با 22 اکتبر 2008



http://hrdai.blogspot.com
http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com

October 20, 2008

ادامه ی فشار بر سعید درخشندی-انجمن زندانیان سیاسی

در ادامه ی فشار به زندانی سعید درخشندی به دلیل عدم تمکین در برابر خواسته های غیر قانونی عوامل امنیتی رژیم، نه تنها حفاظت زندان اوین کتب و دست نوشته های اورا مصادره کرد بلکه،ملاقت این زندانی را نیز قطع کرد.همچنین برای تحقیر او ،این زندانی سیاسی را در بندی تبعید کرده اند که محل نگهداری زندانیان مالی و الوده به مواد مخدر است.

اعتراض کبودوند علیه مافیای حقوق بشر-انجمن زندانیان سیاسی

چندماه پیش در جریان اعلام محکومیت حبس من، یکی از وکلا در گفتگو با صدای دویچه‌له آلمان گفته بود {نمی‌دانم چرا.... کبودوند این همه بدشانسی می‌آورد. او واقعا بی‌گناه است ولی نه در داخل کشور و نه در روزنامه‌های داخلی هیچ‌گونه نامی از ایشان برده نمیشود... او مورد ظلم واقع شده...} از این وکیل محترم تشکر می‌کنم ولی خود ایشان که در برخی از روزنامه‌های نزدیک به اصلا‌ح‌طلبان حکومتی قلم زنی می‌کند، در جریان دادگاهی حاضر نشده و پس از آن دفاع ننمود و حتی در تهیه دفاعیه نیز هیچ‌گونه کمکی به ما نکرد. اما در مورد تحریم، بایکوت من به عنوان عضوی از جامعه سرکوب شده کرد و فردی مستقل، مواردی بر شرح ذیل قابل ذکر است:

اول اینکه: در حال حاضر سامانه مبتنی بر آپارتاید سیاسی- قضایی و رسانه‌ای- خبری در کشور حکمفرمایی می‌کند که ملیت‌های حاشیه ایرانی، اقلیت‌های ملی، مذهبی، اقوام، هویت‌طلبان، ناراضیان و مخالفان سیاسی و منتقدان جدی حکومت در شمولیت این آپارتاید چندجانبه قرار دارند.

دوم اینکه: مردم کرد در ایران به عنوان یک ملیت در حاشیه قرار گرفته به دلیل مبارزات و فعالیت‌های سیاسی و مدنی ده‌هاسال است به طور وسیعی در زیر تیغ آپارتاید حاکم قرار دارند. هویت جویان‌، حق‌طلبان، آزادی خواهان و فعالان سیاسی و مدنی کرد، عموماً با چماق تجزیه‌طلبی مورد سرکوبی قرار می‌گیرند، به طور گریزناپذیری قربانی محوری سامانه آپارتاید چندجانبه موجوداند.

سوم اینکه: جمعیت‌ها و مجامع نزدیک به حاکمیت به نام دفاع از مردم و یا اصناف، قشر خاصی و یا زندانیان، فعالیت‌هایی دارند که به برکت رانت‌های سیاسی، تبلیغی و رسانه‌ای حکومت و پیرامونی‌هایش موقعیتی یافته‌اند، اما این جمعیت‌ها به جای دفاع از ستمدیدگان و زندانیان مدنی و سیاسی بی‌گناه، گاه مراسم‌های تشویق و تقدیر از زندانبانان برپا می‌دارند و البته با پیروی از آموزه‌ها، روش‌ها و سیاست‌های تبعیض‌آمیز حاکمیت تنظیم رفتارهایشان برمبنای «خودی» و «غیرخودی» بودن کمک‌جویان و افرادی که آنها ادعای دفاع از آنها را دارند پنهان‌پذیر نیست، رفتار تبعیض‌آمیز اینگونه گروه‌ها در قبال زندانیان، فعالان سیاسی و مدنی و حقوق بشری و سکوت آنها در مواجه با نقض حقوق بشر در اساسی ترین موارد، ترجمان ماهیت واقعی جمعیت‌های احتمالاً حکومت ساخته است.

چهارم اینکه دفاع از حقوق بشر برمبنای این ایده که «نقض گسترده حقوق بشر و شکنجه و حبس و اعدام هزاران بیگناه در «آمار» است و نقض حقوق بشر یک فرد «تراژدی»‌است» چشم‌اندازی نگران کننده و ناامیدکننده از وضعیت حقوق بشر در جهان ارائه می‌دهد. مواضع برخی نهادهای منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله اتحادیه اروپا که در قبال احضار به دادگاه یک یا برخی افراد واکنش نشان می‌دهند و اما در قبال نقض فاحش حقوق بسیاری دیگر از افراد، سکوت می‌کنند، تداعی‌گر حکمفرمایی ایده مذکور بر دنیا است.

ششم اینکه: کوشندگان مستقل مدنی و سیاسی و حقوق بشری به دلیل استقلال فکری و عملی‌شان توسط منفعلان و عافیت‌طلبان و آنهایی که از دور دستی بر آتش دارند به اتهام‌های ناروا و بی‌پایه و اساس متهم می گردند، که اینگونه اتهام زدن‌ها اقدامی ستمکارانه و نقض حقوق بشر است که در راستای ضربه‌زدن به حقوق بشر انجام می‌پذیرد.

سرانجام اینکه اخیراً شنیده شده برخی از به اصطلاح منتقدان و مخالفان حکومت در اتهام‌زنی گوی سبقت را از دستگا‌ه‌های امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی ربوده و مرا به جدایی‌طلبی متهم کرده‌اند و در اینجا لازم به بیان است که هرگاه دستگاه‌های زورمدار اطلاعاتی و امنیتی به مدارکی دال بر تجزیه طلب بودن من دست می‌یافتند به طور قطع از آن در جهت توجیه محکومیتم استفاده می‌کردند ولی گویا همین دستگاه زورمدار از اتهام زنندگان اخیرالذکر که متاسفانه با الفبای حقوق بشر و دموکراسی نیز بیگانه‌اند منصف‌تر بوده است.

حکم محکومیت من که از سوی وزارت اطلاعات صادر و به امضای دستگاهی موسوم به دادگاه انقلاب رسیده، شامل 10 سال حبس برای تشکیل و اداره جمعیت سازمان حقوق بشر کردستان، یک سال حبس جهت تبلیغ علیه نظام از طریق گفت‌وگو با رسانه‌های خارجی مخالف، و در حکمی دیگر 6 ماه حبس برای تشویش اذهان عمومی از طریق هفته‌نامه «پیام مردم» مجموعاً یازده‌ و نیم سال می‌باشد.

البته این احکام وجاهت حقوقی و قانونی ندارند و من حقیقتاً هیچ‌گونه جرمی مرتکب نشده‌ام، چنانکه اگر من در یک دادگاه صالح و مستقل علنی یا منصف محاکمه می‌گردیدم نه تنها حتی برای یک روز هم محکوم به حبس نمی‌شدم، بلکه برعکس کسانی که مرا زندانی کرده‌اند به جای من محکوم به زندان می‌گردیدند. اما از آنجا که من کرد هستم، کردی که معتقد است که باید به سوءاستفاده حاکمیت از جهل و فقر مردمان پایان دهد، کردی که بر این باور است که باید حقوق خود را شناخت و از آن دفاع کرد، خطرناک معرفی شده‌ام و مستوجب مجازاتی ظالمانه و مورد تبعیض‌ام، چون کردم و مستقل، و این امروز شاید وجدانهای خفته و خفتگان را بیدار نمی‌کند اما دور نیست بیداری وجدان‌های عمومی.

تهران-زندان اوین: 29مهر 1387/ 20 اکتبر 2008

سعید ماسوری تبعید شد-انجمن زندانیان سیاسی

سعید ماسوری زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد روز گذشته از بند 350 زندان اوین به زندان رجایی شهر تبعید شد. شایان ذکر است رژ یم ولایت فقیه در ادامه ی پنهان کاری و ازار زندانیان سیاسی تلاش می کند بند 350 را نیز تعطیل کند تا عملا بند سیاسی نداشته باشد. سیاست عدم شفاف سازی از سیاست های شناخته شده ی این حکومت قانون شکن است.

محمد مسن فلاحیه به اعتصاب خود پایان داد-انجمن زندانیان سیاسی

محمد مسن فلاحیه پس از 15 روز به اعتصاب خود پایان داد. خواسته ی اصلی او داشتن وکیل بود که بالاخره روز گذشته دادگاه انقلاب با این خواسته موافقت کرد و اقای سلطانی در زندان اوین با این روزنامه نگار زندانی ملاقات کرد.

October 18, 2008

چهاردهمین روز اعتصاب غذای فلاحیه-انجمن زندانیان سیاسی

محمد حسین فلاحیه چهاردهمین روز اعتصاب غذای خود را پشت سر گذاشت. مهم ترین خواسته ی این روزنامه نگار زندانی این است که بتواند وکیل داشته باشد ولی دادگاه انقلاب و وزارت اطلاعات،اجازه ی این کار را نمی دهند. شایان ذکر است که پس از 14 روز با لخره مافیای حقوق بشر سکوت خود را شکاند و رضا معینی چند کلام در مورد فلاحیه سخن گفت. از دیدگاه بسیاری از زندانیان سیاسی از جمله فلاحیه و درخشندی مافیای حقوق بشر در ایران متشکل است از شیرین عبادی،لاهیجی،الهه ی هیکس و معینی.

October 15, 2008

جواد علیزاده به جرم عقیده در زندان است-انجمن زندانیان سیاسی

اقای علیزاده فعال دانشجویی در حوزه ی حقوق بشر که صرفا بر پایه ی اعلامی هی جهانی حقوق بشر از حقوق اقوام ایرانی به ویژه اکراد حمایت کرده است در زندان به سر می برد. این فعال حقوق بشری اهل رودسر گیلان است اما به دلیل این که دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بشر در دانشگاه علامه طباطبایی بوده و از مبانی حقوق بشر به خوبی اگاه است به دفاع از حقوق کرد ها بر امده و جرم او ابراز عقیده است.

سیزدهمین روز اعتصاب غذای فلاحیه-انجمن زندانیان سیاسی

محمد حسین فلاحیه سیزدهمین روز اعتصاب غذای خود را پشت سر گذاشت. هنوز هیچ مرجعی به خواسته ی او رسیدگی نکرده است اما اقای نیک بخت پذیرفت تا وکالت او را بر عهده بگیرد. قاضی حداد به اقای سلطانی اجازه نداد وکالت فلاحیه را بر عهده گیرد. وضعیت جسمی فلاحیه خوب نیست.

17 سال حبس برای منصوری-انجمن زندانیان سیاسی

قاضی صلواتی قاضی دادگاه انقلاب 17 سال حبس برای محمد علی منصوری از هوادارن سازمان مجاهدین خلق،مقرر کرد. 15 سال از این مدت را به اتهام سفر به فرانسه و عراق و شرکت در مراسم خاوران یا شرکت در تظاهرات معلمان و دانشجویان عنوان کرد و 2 سال دیگر را به اتهم توهین به خمینی صادر نمود.شایان ذکر است،محمد علی دادخواه وکیل اقای منصوری در مقابل این حکم شوکه شد. قاضی صلواتی در پاسخ به منصوری به او گفت که برو و خدا را شکر کن. برای این که باید برایت حکم اعدام می دادم. یا این که حکم می کردم دست و پایت به صورت چپ و راست قطع شود. او این حکم را با تبعید در زندان رجایی شهر تکمیل کرد و اعلام داشت که باید نفی بلد می شدی ولی چون برای ما اجرای ان ممکن نیست تو را به رجایی شهر تبعید می کنم.شیان ذکر است اقای منصوری 14 ماه است که در حبس به سر می برد. سال گذشته همچنین فرزند او که دانشجوی رشته ی کامپیوتر دانشگاه امیر کبیر است به مدت 3 هفته بازداشت شد و برای او پرونده سازی شد.

بازداشت مجدد نگین شیخ الاسلام و بیوگرافی او-انجمن زندانیان سیاسی

نگین شیخ الاسلامی وطنی
فرزند اقبال
متولد 25/9/1352
محل تولد:سنندج
محل اقامت:تهران- بزرگراه نواب صفوی- ابتدای خیابان مرتضوی
شغل: نویسنده‌،ویراش گر و روزنامه‌نگار
لیسانس ادبیات از دانشگاه آزاد سنندج و فوق لیسانس روزنامه‌نگاری از دانشگاه علامه‌ طباطبایی
زمینه‌ فعالیت:
الف:فعالیتهای در زمینه‌ حقوق زنان از جمله‌:
موسس کانون فرهنگی و اجتماعی زنان آذرمهر کردستان
عضو سرشناس جنبش کمپین 1 ملیون امضا برای لغو قوانین تبعیض آمیز بر علیه‌ زنان ایران
تحقیقات متعدد در زمینه‌ مسایل زنان کردستان به‌ ویژه‌ ختنه‌ و خودسوزی زنان
تالیف کتابی در ارتباط با جنبش زنان کردستان که‌ در دست اقدام بود
ب:فعالیتهای روزنامه‌نگاری
همکاری تنگاتنگ با اولین هفته‌نامه‌ تخصصی زنان کردستان به‌ نام \\\"راسان\\\"
مصاحبه‌های متعدد با رسانه‌های بین المللی از جمله‌ رادیو فردا و صدای آمریکا در ارتباط با وضعیت زنان،کمپین یک ملیون امضا و وضعیت حقوق بشر در کردستان
ج:فعالیتهای حقوق بشری
عضویت در سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان
همکاری گسترده‌ با مجموعه‌ فعالان حقوق بشر ایران
گزارشگری پیوسته‌ از وضعیت حقوق بشر کردستان به‌ صورت فردی

سوابق دستگیری و بازداشت:
خانم شیخ الاسلامی پیش از این 2 بار دیگر در تهران بازداشت شده‌ است،
بهمن 1379 متقعاقب تجمع مجوز دار مقابل نمایندگی سازمان ملل در تهران دستگیر اما‌ پس از 2 ماه بازداشت آزاد شد.
دی ماه1380 به‌ دلیل فعالیتهای مدنی در تهران بازداشت شد اما پس از 3 ماه بازداشت آزاد شد


آخرین بار خانم شیخ الاسلامی 14 مهر ماه سال جاری در تهران و توسط نیروهای امنیتی ربوده‌ شده‌ و بنا به‌ اطلاع خانواده‌ اشان به‌ بند 209 زندان اوین انتقال یافته‌ است.بند 209 زندان اوین تحت نظر وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی اداره‌ شده‌ و ویژه‌ نگهداری و شکنجه‌ فعالانی میباشد که‌ به‌ خاطر تلاش برای فراهم کردن آزادیهای سیاسی و حقوق بشر و حقوق زنان توسط دولت ایران بازداشت و زندانی شده‌اند.
خانم شیخ الاسلامی کمتر از یک ماه قبل از ناحیه‌ رگهای قلب مورد عمل جراحی سختی قرار گرفته‌ و در دوران نقاهت به‌ سر میبردند،ایشان دچار تنگی نفس هستند و نیازمند مراقبتهای تخصصی پزشکی بوده‌ و حتی قبل از بازداشت در وضعیت بسیار نامناسب جسمانی به‌ سر میبردند.
تعدادی از سوابق ایشان:


http://www.radiofarda.com/Article/2008/06/16/f3_women_circumcision.html
http://irwomen.net/spip.php?article4738
http://irwomen.net/spip.php?article4738
http://www.tahieh.net/index.phtml?tsk=read&id=245
http://www.tahieh.net/index.phtml?tsk=read&id=218
http://www.tahieh.net/index.phtml?tsk=read&id=204
http://www.tahieh.net/index.phtml?tsk=read&id=266
http://www.khabarnameh.se/31/38.html
در صورت موافقت خانواده‌ خانم شیخ الاسلامی پاره‌ای از تحقیقات،سوابق و مقالات ایشان در دسترس گذارده‌ خواهد شد.

رضا ملک به بیماری الزایمر مبتلا شده است-انجمن زندانیان سیاسی

از زندان قزل حصار خبر می رسد که رضا ملک زندانی سیاسی به بیماری الزایمر گرفتار شده است. او این بیماری را ناشی از شکنجه های زیاد می داند. او از پزشکان بدون مرز استمداد طلبیده است. رضا ملک از مسئولین پیشین وزارت اطلاعات است که در جریان قتل های زنجیره ای به دلیل افشا گری به زندان افتاد. او به مدت 3 سال در 209 زیر شدید ترین شکنجه های جسمی و روحی قرار داشت.

استمداد درخشندی و دانش پذیر از مردم-انجمن زندانیان سیاسی

سعید درخشندی و احمد دانش پذیر در بند 7 زندان شماره ی 8 اوین در تبعید به سر می برند. این دو زندانی سیاسی به شدت نسبت به وضعیت خود معترض هستند. انها در بندی به سر می برند که حتا امکان دوش گرفتن نیست. زیرا 180 نفر برای 3 عدد دوش همواره در صف هستند. این 2 زندانی سیاسی به دلیل سرسختی در دفاع از حقوق مردم و حقوق شهروندی خود به این شرایط دچار شده اند. انها از مدافعین حقوق بشر استمداد می جویند.سعید درخشندی گفته است از قول من به مردم بگویید که ما زندگی در جهنم را تجربه می کنیم.

انتقال چند تن از هواداران بروجردی به اوین-انجمن زندانیان سیاسی

به دنبال انتشار اخبار ضد ونقیض اخیر در مورد اقای بروجردی که گاه او را در مشرف موت دانستند و گاه از او پیام های حماسی و از موضع یک رهبر دینی انتشار دادند،وزارت اطلاعات حدود 10 تن از شهروندان بی گناه را به همین اتهام زندانی کرد. شایان ذکر است اخیرا رسانه های غربی در یک حرکت مشکوک سعی کردند از بروجردی یک رهبر دینی و یک ایه اله و قدیس بسازند. انهایی که این فرد را از نزدیک می شناسند تفاوتی بین او و سایر روحانیون نمی بینند. مگر این که در فریفتن مردم عوام به ادعای دروغ ارتباط با امام زمان دست احمدی نژاد را از پشت بسته است.رسانه های وابسته به دولت امریکا اخیرا سعی می کنند برای ملت ایران رهبر تراشی کنند و در تقلید از انگلیس در 30 سال پیش یک روحانی به اصطلاح مخالف اسلام سیاسی را به مردم ایران تحمیل کنند. فراموش نکنید که همین امریکایی ها بودند که طالبان را در مقابل شوروی علم کردند.رسانه های امریکایی سعی می کنند زیر پوشش دفاع از حقوق بشر به اهداف سیاسی خود دست یابند.

انتقال صباح نصری و هدایت غزالی به 209-انجمن زندانیان سیاسی

صباح نصری و هدایت غزالی دو زندانی هموطن کرد به بند امنیتی 209 منتقل شدند. این در حالی است که فرزاد وکیلی نیز 20 روز پیش به 209 منتقل شد. هدایت غزالی وضعیت جسمانی خوبی ندارد و دوستان او نگران حالش هستند. در ضمن لازم است توضیح دهیم که اقایان ابوالفضل جهاندار،عباس خرسندی،هدایت غزالی،فرزاد وکیلی و صباح نصری در یک سلول زندگی می کردند و به دنبال انتقال سه تن از انها دو نفر دیگر را نیز جا به جا کردند.

جواد علیزاده در بند 7 اوین-انجمن زندانیان سیاسی

جواد علیزاده فعال حقوق بشری و دانشجوی اخراجی دوره ی دکترای دانشگاه علامه طباطبایی بار دیگر به زندان منتقل شد. این دانشجوی زندانی سال گذشته به مدت 70 روز در سلول انفرادی در بند 209 زیر بازجویی قرار داشت.5 روز است که ایشان را به بند 7 زندان اوین منتقل کرده اند.

فلاحیه وارد یازدهمین روز اعتصاب غذا شد-انجمن زندانیان سیاسی

محمد حسین فلاحیه وارد یازدهمین روز اعتصاب غذای خود شد. این در حالی است که 2 روز پیش فشار او افتاد و سایر زندانیان سیاسی از جمله اقایان ظهور نبوی و علی سارمی تلاش کردند از طریق اب قند به او یاری برسانند. متاسفانه هنوز مسئولین امنیتی موافقت نکرده اند این زندانی با وکیل خود اقای سلطانی دیدار داشته باشد. روز گذشته اقای بزرگ نیا مسئول بند 350 به فلاحیه اطلاع داد که خواسته های او را پی گیری میکند اما فلاحیه به قول این ها اعتماد نمی کند.

October 13, 2008

جان هفده زنداني سياسي در معرض خطر اس

زندانيان سياسي کرد به نامهاي "احسان توپوز ، مراد ديار ، علي ‌احمد سليمان ، مصطفي علي احمد ، بلال چي لي گر ، نهاد تونجه‌ر ، عمر چاپراز ، جمهور ازگوچ ، يوسف اتساز" از تاريخ اول شهريورماه سال جاري براي احقاق مطالبات حقوقي خود دست به اعتصاب غذا در زندان مرکزي اروميه زدند ، نامبردگان در بيست و چهارمين روز اعتصاب غذاي خود به عنوان گفتگو با مسئولين زندان براي احقاق خواسته هاي خود به سلول انفرادي منتقل گرديدند.سلولهاي انفرادي زندان مرکزي اروميه بعلت بافت قديمي و مرطوب خود محلي براي تشديد بيماري و تحليل قوه جسماني تلقي ميگردد ، افراد فوق که اکثراً اتباع خارجي محسوب ميگردند فاقد بستگان و وکيل در ايران مي باشند و اين موضوع بعلاوه انتقال آنان به سلولهاي انفرادي عملاً افکار عمومي را در بي خبري مطلق از آنان قرار داده و با ادامه اعتصاب غذايي که هم اکنون روز 39 آن را طي ميکنند ، وضعيت جسمي آنان به شدت وخيم گرديده و جان آنان در معرض خطر جدي قرار گرفته است.سهند علي محمد ، بخشعلي محمدي،عبادالله قاسم زاده ، مهدي قاسم زاده ، يونس آقايان ، پنج تن از زندانيان اهل حق که بيش از 5 سال است در اين زندان درحال تحمل محکوميتهاي خود هستند در اعتراض به روند غيرحقوقي پرونده خود و برخورد توهين آميز مامورين زندان و توهين به عقايد مذهبي آنان از تاريخ 25 شهريور ماه سال جاري اقدام به اعتصاب غذا نموده و در همان زمان به سلول هاي انفرادي زندان مذکور منتقل گرديدند ، نامبردگان هم اکنون در دوازدهمين روز اعتصاب غذاي خود به سر مي برند و نظر به بيماريهاي گوارشي اين زندانيان که در پي اعتصاب غذاي 25 روزه سابق آنان حاصل گرديده بود و همچنين نگهداري آنان در سلول هاي انفرادي مرطوب و غيربهداشتي زندان اروميه ، وضعيت جسمي آنان رو به وخامت ميگرايد.زنداني سياسي کرد خليل مصطفي رجب در زندان مرکزي سقز بيش از يکماه است که در اعتصاب غذا به سر مي برد ، نامبرده از بيماريهاي جسمي عديده اي چون مشکلات مفصلي و کليوي در رنج بوده است که بعلت تداوم اعتصاب غذا وضعيت جسمي وي رو به وخامت گرائيده است .اين زنداني سياسي کرد تبعه کشور سوريه به علت عدم داشتن خانواده در ايران و همچنين وکيل مدافع در بي خبري و بي توجهي همچنان به اعتصاب غذاي خود ادامه ميدهد ، نامبرده هم اکنون در بيمارستان سپاه در شهر سقز نگهداري ميشود. دانشجوي زنداني کرد هدايت غزالي که از اول شهريورماه سال جاري در زندان اوين دست به اعتصاب غذا زده بود بعلت تداوم اعتصاب غذاي خود دچار عارضه جسمي گرديده است ، نامبرده در چندين نوبت دچار تشنج گرديده و عليرغم انتقال به بهداري زندان از تزريق سرم و شکستن اعتصاب غذاي خود امتناع نموده است . وي در حال حاضر از وضعيت بد جسمي برخوردار است و ادامه اين اعتصاب غذا جان وي را در معرض خطر قرار ميدهد.مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران ضمن ابراز نگراني عميق خود از شرايط زندانيان سياسي مذکور ، سلامتي و جان آنان را معرض خطر جدي اعلام مينمايد و از مسئولين مربوطه تقاضاي توجه و رسيدگي به اين زندانيان و مطالبات قانوني آنان دارد .اين زندانيان نيازمند خدمات فوري پزشکي هستند و همچنين مطالبات آنان قانوني مي باشد ، اميد است سازمانها و تشکلات مدافع حقوق بشر با توجه شايسته به وضعيت به شدت وخيم اين زندانيان مانع از بروز يک فاجعه انساني گردن

October 5, 2008

محکومیت نقض تعهدات بین المللی ایران توسط جمهوری اسلامی

جبهه ملی ایران

نقض تعهدات بین المللی ایران را توسط جمهوری اسلامی محکوم می کند




امروزه، همبستگی و وابستگی جوامع بشری به یکدیگر آنچنان در هم تنیده است که هیچ کشوری بی نیاز از دیگران نبوده و به تنهایی قادر به رفع نیازها و حل مشکلات خود نیست. تدوین و انعقاد روزافزون کنوانسیون های چند جانبه بین المللی در زمینه های گوناگون به دلیل همین همبستگی اجتناب ناپذیر است. امروز امنیت واقعی در گرو رعایت حقوق بشر و توسعه اقتصادی پایدار می باشد که همکاری دولت ها با سازمانهای بین المللی و فعال سازی بخش خصوصی متضمن آن می باشد. رعایت حقوق بشر از هدفهای عمده منشور سازمان ملل متحد است که در مقدمه آن می گوید: \\\"ما مردم ملل متحد بار دیگر اعتقاد راسخ خود به اصول اساسی حقوق بشر، کرامت و حیثیت فرد انسان و برابری زن و مرد اعلام می داریم.\\\" و در بند 3 ماده 1 ناظر به هدف ها نیز توسعه همکاری های بین المللی را در زمینه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و انسانی در گرو رعایت و اعتلای حقوق بشر و آزادیهای اساسی بدون هرگونه تبعیض جنسیتی، نژادی، زبانی و مذهبی دانسته است.

اهمیت روز افزون حقوق بشر در تعاملات بین المللی سبب شده که سازمان ملل متحد به اصول حقوق بشر مندرج در منشور ملل متحد و تعهدات کشورهای عضو نسبت به رعایت آن بسنده ننموده با صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر و تدوین و انعقاد میثاق ها و کنوانسیون ها در رابطه با اصول شاخص مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر اجرای آنها را از طریق کشورهایی که به عضویت کنوانسیون ها و میثاق های مورد بحث درآمده اند عملی سازد.

بدیهی است کشور ایران که از جمله امضاء کنندگان اعلامیه جهانی حقوق بشر و عضو 5 میثاق حقوق مدنی و سیاسی، میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کنوانسیون بین المللی منع مجازات کشتار جمعی، کنوانسیون بین المللی محو هر نوع تبعیض نژادی و کنوانسیون حقوق کودک می باشد و اصول مندرج در اسناد بین المللی مزبور در زمره حقوق داخلی ایران تلقی می شوند، بی شک عدم رعایت و نقض آنها موجب مسئولیت بین المللی جمهوری اسلامی و پذیرش پیامدهای آن می شود. حتا خودداری از پیوستن جمهوری اسلامی به کنوانسیون ضد شکنجه و رفتار یا مجازات خشن، غیرانسانی و تحقیر کننده، و کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان، آن را به دلایل زیر از مسئولیت بین المللی ناشی از نقض دو کنوانسیون مورد بحث مبری نمی سازد:

1- از آنجایی که مسئله برابری زن و مرد و رفع هرگونه تبعیض میان آنان در برخورداری از مواهب زندگی و حقوق اجتماعی و سیاسی در همه اسناد حقوق بشری سازمان ملل، از جمله منشور ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و غیره مطرح شده و مورد تاکید قرار گرفته، کشور ایران به سبب عضویت در کنوانسیون های گفته شده نسبت به مفاد کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان متعهد می باشد. بدیهی است برخوردهای خشونت آمیز و سرکوبگرانه نسبت یه خواسته های بحق و قانونی زنان ایران، نقض تعهدات بین المللی تلقی شده و جمهوری اسلامی نسبت به آنها مسئول است.

2- سازمان ملل متحد از همان روزهای نخستین در تلاش برای از بین بردن شکنجه بوده و قطعنامه های بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، که ایران از جمله دولتهای امضا کننده و عضو اسناد مزبور است، شکنجه را ممنوع اعلام کرده است. افزون بر آن، در تاریخ 9 دسامبر 1975، نیز مجمع عمومی طی قطعنامه شماره 13452، اعلامیه حمایت از افراد انسان در برابر شکنجه و دیگر رفتارها و مجازاتهای خشن، غیر انسانی و تحقیر کننده را تصویب نمود و نماینده ایران به قطعنامه مزبور رای مثبت داد. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی بر پایه ماده 5 اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده 7 میثاق حقوق مدنی و سیاسی ممنوعیت شکنجه و رفتار و مجازات خشن و غیر انسانی را پذیرفته، عملا و قانونا ملزم به رعایت مفاد آنها می باشد ولو اینکه به آن نپیوسته باشد.

3- ماده یک کنوانسیون محو تبعیض نژادی تصریح می کند که \\\"تبعیض نژادی از نظر این کنوانسیون به معنای هرگونه تبعیض، محرومیت، محدودیت یا امتیاز بر مبنای نژاد، رنگ، نیا، یا ریشه های ملی یا قومی و مذهبی است که در شناسایی، برخورداری یا اجرای برابری حقوق بشر و آزادیهای بنیادین در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سایر زمینه های مربوط به زندگی عمومی لطمه وارد می سازد. با در نظر گرفتن مفاد بند 1 برخورد با پیروان کیش ها و آیین های گوناگون و مذهبهای متفاوت از مذهب رسمی عدم رعایت و پایبندی به این کنوانسیون و محرومیت بخش عمده ای از شهروندان ایرانی از امکانات و فرصت های یکسان در برابر قانون چیزی جز نقض تعهدات بین المللی بشمار نمی آید.

4- کنوانسیون حقوق کودک ضمن آنکه دولتهای عضو را مسئول حمایت از کودکان در برابر آزارهای جسمی و روحی، از جمله سوء استفاده جنسی و استثمار آنها، می نماید، اقدامات لازم قانونی، اجرایی، اجتماعی و آموزشی را برای رفاه آنها ضروری می داند. در مورد مسائل قضایی، تصریح می نماید که \\\"اعدام و حبس ابد نباید در مورد کودکان کمتر از 18 سال اعمال شود.\\\" یعنی قطع نظر از تعریفی که هر کشور ممکن است برای کودک و سن بلوغ داشته باشد، از نظر این کنوانسیون اعمال مجازات اعدام و حبس ابد برای افراد کمتر از 18 سال ممنوع شده و دولتهای عضو باید این معنا را رعایت کنند. جمهوری اسلامی در نقض فاحش این تعهدات، به اعدام کودکان کمتر از 18 سال اقدام می نماید. چنانکه در سال گذشته 25 کودک زیر 18 سال اعدام شدند و صدها کودک در انتظار اجرای حکم اعدام می باشند.

سرانجام، عدم پایبندی به حقوق بشر و آزادیهای بنیادین سبب گردیده که بخش بزرگی از اندیشمندان، هنرمندان، دانشجویان، و فرهیختگان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور به عنوان غیرخودی، دگراندیش و یا وابسته به جمعیت ها و جوامع مدنی مخالف اعمال غیرقانونی حاکمیت، از کشور مهاجرت و سیلی از فرار مغزها و سرمایه ها را بوجود آورند.

جبهه ملی ایران ضمن اعلام پایبندی راسخ خود به آزادی بنیادین مدنی، مردم سالاری، حقوق بشر و حکومت قانون، بر این باور است که همه شهروندان ایرانی بدون هرگونه تبعیض از لحاظ جنسیت، نژاد و مذهب، می بایستی از حقوق و امکانات یکسان بهره مند شوند. باید به تعصبات و نابرابری های موجود تحت هر عنوان که باشد، بویژه برخاسته از مذهب رسمی، پایان داده شود و تعهدات پیش بینی شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بین المللی حقوق بشری با حسن نیت اجرا گردد. جبهه ملی ایران بی اعتنایی به تعهدات بین المللی و نقض فاحش آنها را محکوم می کند چنانچه در نامه 4 شهریور 1387، آقای عباس امیرانتظام به دبیرکل سازمان ملل متحد نیز تشریح و تصریح شده که مورد تایید و حمایت کامل جبهه ملی ایران می باشد. جبهه ملی ایران پشتیبانی بی دریغ خود را از اندیشه ها، دیدگاهها و فعالیت های مسالمت آمیز ایشان را در راه آزادی، حقوق بشر و منافع ملی اعلام می نماید.

جبهه ملی ایران

تهران - 22 مهر 1387

امضاء: ادیب برومند

بازداشت وحیده ی نبوی-انجمن زندانیان سیاسی

وحیده ی نبوی خواهر زندانی سیاسی ظهور نبوی 4 روز پیش بازداشت شد. اقای ظهور نبوی به اتهام سردبیری نشریه ی سرزمین اریایی به 4 سال حبس محکوم شده و دوران محکومیت خود را می گذراند. خواهر اقای نبوی که به دلیل شرکت در مراسم خاوران بارداشت شده است دارای یک فرزند کوچک است.

احمد دانش پذیر و شرایط سخت-انجمن زندانیان سیاسی

نزدیک به یک سال است که احمد دانش پذیر این مرد 63 ساله در بازداشت موقت به سر می برد و قاضی صلواتی هر بار به یک بهانه ،دادگاه او را به عقب می اندازد.اخرین نوبت برای او در 27 ابان ماه تقویم شده است. مشکل دانش پذیر فقط زندان نیست.او از درد شدید پا رنج می برد و هیچ کس پاسخگو نیست. زندان حتا از درخواست او برای درمان ارتوپدی استنکاف می ورزد. حفاظت نیز او را تحت فشار قرار داده است که چرا از شرایط خود گله من است.شیان ذکر است ،دانش پذیر در بندی به سر می برد که تعداد زیادی کف خواب هستند. این بند ظرفیت 60 نفر را دارد اما 180 نفر در ان زندانی هستند. درخشندی و دانش پذیر به این بند تبعید شده اند.

سعید درخشندی معترض است-انجمن زندانیان سیاسی

سعید درخشندی از فعالین جنبش دانشجویی که به 3 سال حبس محکوم گردیده است بار دیگر انتقال یافت. مسئولین زندان اوین ابتدا او را به بند 9 زندان شماره ی 8 تبعید کردند. اما این اقدام ان ها را راضی نکرد و بار دیگر این مبارز سیاسی را به سالن 7 زندان 8 انتقال دادند. در این بند 180 زندانی نگه داری می شود. در حالی که ظرفیت ان فقط 60 نفر است. درخشندی تهدید کرد،اگر شرایط او تغییر نکند دست به اعتصاب غذا خواهد زد.

وضعیت فلاحیه وخیم است-انجمن زندانیان سیاسی

محمد حسین فلاحیه روزنامه نگار خوزستانی در نهمین روز اعتصاب غذا به سر می برد.این زندانی که به دلیل فعالیت های مدنی به 3 سال حبس محکوم گردیده است ،خواهان حضور وکیل در پرونده ی خود می باشد. قرار است اقای عبدالفتاح سلطانی وکالت ایشان را بپذیرد. اگر دادگاه انقلاب و وزارت اطلاعات به روش گذشته از این خواست قانونی فلاحیه پیش گیری کند،شرایط او بدتر خواهد شد.طبق گزارش های موثق،امروز وضعیت فلاحیه وخیم تر شد و فشار او افتاد.

پیمان فتاحی زیر شکنجه است.-انجمن زندانیان سیاسی

بعد از بازداشت پيمان فتاحي (معروف به استاد ايليا) و بازجويي‌هاي خشن و شكنجه‌هاي غير انساني توسط دايره مذاهب اطلاعات، قصابان انديشه در صدد آنند كه برخلاف اخلاق قضايي با ايجاد شاكي سازي هاي خصوصي (ساختگي) و شهادت هاي دروغ بر عليه وي پرونده او را آنطور كه خود مي خواهند پيش ببرند. حتي به قيمت زيرپاگذاشتن عدالت، شرف و انسانيت!



فريبرز

از جمعيت ال ياسين

جلادان انديشه براي سركوب مجموعه فرهنگي ال ياسين با اخبار و گزارش‌هاي دروغ اين حركت رو به رشد را رنگ و بوي سياسي داده و با دستاويز قراردادن بهانه‌هايي چون فرقه‌گرايي مسئول آن آقاي پيمان فتاحي (استاد ايليا) را بيش از شش ماه در بازداشتگاه 209 زنداني كردند. و حالا طراحان ترور و آدمكشي سعي دارند پروژه‌ي سوخته و تكراري چند سال اخير را مجدداً تكرار كنند و مانند پرونده‌هاي ديگر امنيتي با طرح شکايت شاکي خصوصي و شهادت دروغ ايشان را دوباره بازداشت كنند.





اين را همه مي‌دانند كه اگر در ايران كسي بينديشد و سخني بگويد كه به مذاق آقايان خوش نيايد، سر از زندان اوين در مي‌آورد. بايد اعتقادات و افكار ما منطبق بر نظر مجتهدين و طالبان مذهبي ايران باشد و گرنه برچسب فرقه گرايي به ما مي زنند. القاعده فرهنگي ايران براي تخريب شخصيت و خاموش كردن انديشه‌هاي آقاي پيمان فتاحي(استاد ايليا) كه مخالفت با اسلام خشونت طلب و طالباني است، از هر روشي استفاده مي‌كند و چون هيچ مدرکي بر عليه ايشان در دست ندارد سعي مي كنند با شاكي سازي خصوصي و شهادت دروغ ايشان را بازداشت كند.



علي

شاگرد استاد ايليا



-----Inline Attachment Follows-----




دستگاه اطلاعاتي و مذهبي جمهوري اسلامي ايران از هر روش غير انساني براي محكوم كردن متهمين سياسي- امنيتي استفاده مي‌كند. وقتي ماموران اطلاعاتي دستگاه هاي امنيتي، مدركي بر عليه مخالفان خود نداشته باشند، پروژه شاكي سازي خصوصي را به مرحله اجرا مي گذارند. استفاده از شاهدان كذاب و شهادت هاي دروغ بر عليه آزاد انديشان، يكي از الگوهاي هاي تكراري و نخ نماي دژخيمان فرهنگي ايران در پرونده هاي امنيتي است. به عنوان مثال مي توان به پرونده آقاي عباس پاليزدار و ايجاد شاكيان خصوصي بر عليه وي اشاره داشت.

انجمن مبارزه با تفيش عقا

مهيار

از جمعيت ال ياسين


ReplyReply All Move...

سعید درخشندی پس از انتقال-انجمن زندانیان سیاسی

پس از این که با پرونده سازی بزرگ نیا و اقدام حفاظت زندان اوین،سعید درخشندی به تبعید گاه زندان اوین یعنی بند 9 زندان شماره ی 8 منتقل شد خبر های نگران کننده ای از وضعیت او به گوش می رسد. او اینک در یک سلول 12 متری همراه با 14 زندانی دیگر زندگی می کند که انها مجرمان مالی و خلافکارانی از سایر کشورها به ویژه از اسیا،افریقا و امریکای لاتین هستند. به گفته ی اگاهان در این زندان ،شرایط بهداشتی رعایت نمی شود و شپش ها در سلول رژه می روند!ایا این اقدامات زندان بانان با قانون تفکیک جرایم سازگاری دارد؟

سومین روز اعتصاب غذای محمدحسین فلاحیه-انجمن زندانیان سیاسی

محمد حسین فلاحیه روزنامه نگار و فعال سیاسی هموطن عرب زبان خوزستانی که به جرم تلاش های مدنی به 3 سال حبس محکوم گردید و اینک 2 سال از دوران حبس غیر قانونی اش را گذرانده است ،وارد سومین روز اعتصاب غذا شد. روز گذشته حفاظت زندان اوین با این زندانی صحبت کرد و خواستار این شد که این زندانی به اعتصاب خود پایان دهد و انها نیز متقابلا خواسته هایش را پیگیری کنند ولی او نپذیرفت.خواسته ی اصلی این زندانی رسیدگی عادلانه به پرونده اش می باشد. شایان ذکر است که دادگاه انقلاب در یک دادگاه غیر علنی و بدون حضور وکیال ایشان را به 3 سال حبس و 30 هزار دلار جریمه محکوم کرده است.

نگين شيخ الاسلامي بازداشت شد

مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

خانم نگين شيخ الاسلامي فعال حقوق بشر که سوابق متعددي در فعاليتهاي خبري و روزنامه نگاري دارد ، صبح روز گذشته مورخه 14 مهرماه سال جاري در شهر تهران توسط نيروهاي امنيتي بازداشت شد ، اين فعال مدني که سابقاً مسئوليت انجمن فرهنگي اجتماعي زنان آذرمهر کردستان را بعهده داشت از فعالان جنبش زنان محسوب ميگردد که با نهادهاي متعددي منجمله اين مجموعه در زمينه حقوق بشر همکاري داشته است.
خانم شيخ الاسلامي در حيطه کاري خود تلاش گسترده اي را براي احقاق حقوق ، برابري و ظرفيت سازي زنان منطقه کردستان انجام داده است . خانواده ايشان و همکاران خانم شيخ الاسلامي در نگراني و بي خبري مطلق از سرنوشت ايشان به سر مي برند. شنيده ها حاکي از انتقال وي به بازداشتگاه 209 زندان اوين مي باشد.

رنجنامه رتبه اول کنکور که به دليل ديانت بهايي از تحصيل محروم شد

مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

اينجانب سيما حقيقت مهلباني فرزند اسمعيل به شماره شناسنامه 5287 صادر از تهران متولد 1340 در سال 1383 پس از 24 سال محروميت از حضور در گزينش در دانشگاه هاي ايران و محروميت از تحصيل صرفا به خاطر اعتقاد به ديانت بهايي در آزمون سراسري شرکت کردم و از آن جائيکه همسرم در حين خدمت سربازي و دفاع از ميهن به اسارت نيروهاي عراقي در آمد و آزاد شده بود و از ايثارگران به حساب مي آمد از سهميه ايثارگران استفاده نمودم و در رشته علوم انساني و زبان هاي خارجي امتحان دادم .حين اعلان نتايج متوجه شدم که در رشته ي زبان ها رتبه ي اول و در رشته ي علوم انساني رتبه ي هشتم را احراز نمودم . اما در کارنامه اي که در اختيارم قرار دادند با آنکه در فرم ثبت نام ستون مذهب نداشت مذهب رابراي من اسلام قيد نموده بودند . ضمن مراجعاتي که به مسئولين گرديد اعلان نمودند که اسلام قيد شده در کارنامه نمايانگر نوع امتحان معارف است . لذا من هم با اندکي فاصله از ساير دانشجويان انتخاب رشته کردم و به علت رتبه ي بالا مطمئن بودم که قطعا بايد در اولين انتخاب پذيرفته شده باشم . ولي در هيچ رشته و هيچ دانشگاهي پذيرفته نشدم .!!!
علي رغم مراجعه به سازمان سنجش و تقديم نامه اعتراض پاسخي داده نشد و ظاهرا موضوع مورد رسيدگي قرار نگرفت . و اينجانب با داشتن رتبه اول در رشته زبان ها و رتبه هشتم در انساني صرفا به خاطر اعتقاد به ديانت بهايي از تحصيل در دانشگاه همچون 24 سال قبل از آن اما به شکل ديگر محروم شدم .
سال 1384 مجددا در کنکور سراسري در رشته زبان ها بدون استفاده از سهميه ايثارگران شرکت کردم و اين بار هم پس از کسب رتبه ي بالا در رشته زبا ن ها و مجاز به انتخاب رشته بودن به دليل برخورد سازمان سنجش با دانشجويان بهايي هيچ کس در دانشگاه ها ثبت نام نکرد .
سال 1386 بار ديگر در کنکور سراسري شرکت کردم و پس از صدور کارت که خود نشانگر صحت و کامل بودن مدارک ارائه شده بود پس از شرکت در جلسه ي امتحان و زمان اعلام نتايج با نقص پرونده روبرو شدم و برايم نقص پرونده اعلان کردند و کارنامه برايم صادر نشد. پس از آن مراجعاتي به مسئولين و سازمان سنجش داشتم که اين مراجعات همچنان بي فايده بود و نتيجه اي از آن حاصل نگرديد و من همچون سال هاي گذشته همراه با ديگر بهاييان از تحصيل در دانشگاه ها فقط و فقط به خاطر اعتقاد به ديانت بهايي محروم شديم

اعضای بدن اعدام شدگان را در میآورند و می فروشند

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران

بنابه گزارشات رسیده از زندان مرکزی اصفهان 4 زندانی روز دوشنبه 15 مهرماه جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی این زندان منتقل شدند.

گفته می شود که شروع موج جدید اعدام در پی اعتراضات و اعتصاب گسترده بازاریان شهر اصفهان صورت می گیرد و برای ایجاد فضای رعب و وحشت است.

زندانیانی که روز دوشنبه جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی منتقل شدند به نامهای زیر می باشند:

1. علی ضیائی 22 ساله از بند 1 مشاوره ،3 سال است که در زندان بسر می برد

2. نقیب عالمی 26 ساله اهل افغانستان، از بند افاعنه ،5 سال است که در زندان بسر می برد

3. نصرالله حیدری 30 ساله، از بند 4 در حدود 4 سال است که در زندان بسر می برد

4. حمید حیدری 29 ساله، از بند 4 که در حدود 4 سال است که در زندان بسر می برد

گزارشها حاکی از آن است که زندانیان محکوم به مرگ توسط یکی از مسئولین زندان فراخوانده می شوند و با عنوان کردن اینکه اگر اعضای بدن خود را در اختیار آنها قرار دهند، گناهان آنها بخشوده خواهد شد و به بهشت خواهند رفت و تا به حال با این شیوه و بصورت بلاعوظ اعضای بدن تعداد زیادی از زندانیان را از بدنشان خارج کرده و در بازار آزاد فروخته اند. در مواردی زندانی با رضایت شاکی حکم اعدام او ملغا می شود ولی کلیه وی از بد ندارد.

احکام غیر انسانی سنگسار، اعدام کودکان،اعدام زندانیان سیاسی، اعدامهای گروهی و قطع اعضای بدن به تایید و دستور شاهرودی رئیس قوه قضائیه صادر می شود. از آنجائی که تایید و صدور احکام فوق الذکر بر خلاف قوانین ومعاهدات بین المللی است و تا به حال این فرد موارد فوق را به طور سیستماتیک به تایید و اجرا در آورده است اقدامات فوق به منزلۀ جنایت علیه بشریت محسوب می شود .

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، موج جدید اعدامها را محکوم می کند و از سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به موج لاینقطع اعدام در ایران است.


15مهر 1387 برابر با 06 اکتبر 2008

شرایط زندانیان فوق به سازمانهای زیر گزارش شد
1-عفو بین الملل
2- شورای حقوق بشر سازمان ملل
3- کمیسر عالی حقوق بشر
4- دیدبان حقوق بشرنش خارج شده و حق اعتراض و یا بیان این موضوع

صدور مجدد حکم حبس برای یک فعال جنبش زنان

ایت شهرگان: روز گذشته محمد شریف از ابلاغ حکم دادگاه عمومی برای اتهام جانبی روناک صفارزاده یکی از متهمان پرونده دو دختر فعال در ان جی او های کردستان خبر داد. شریف با بیان این که شعبه ۱۰۱ دادگاه عمومی پیرانشهر، روناک صفارزاده را به خاطر دو جرم خروج غیر قانونی از مرز و استفاده از تجهیزات ماهواره به ۹ ماه حبس تعزیری و ۲ میلیون ریال جزای نقدی محکوم کرده‌است، در رابطه با روند پرونده اصلی این دختر ۲۴ ساله گفت: شعبه ۱ دادگاه انقلاب سنندج که دادگاه بدوی این پرونده محسوب می شود، هنوز هیچ حکمی برای روناک صادر نکرده است.

وی در ادامه با اشاره به پیگیری هایش درباره تاخیر در صدور حکم اصلی روناک گفت: ظاهرا علت این است که دادگاه هنوز پاسخ استعلام را دریافت نکرده و به همین خاطر برای اتهام اصلی این دختر هنوز حکمی صادر نشده است.

شریف با اشاره به حکم تبعید هانا عبدی، دیگر متهم این پرونده گفت: در مورد پرونده ایشان هم علی‌الاصول تا هفته آینده حکم دادگاه تجدید نظر ابلاغ خواهدشد، ولی من تا این لحظه از آن بی خبرم.

وکیل دختران بازداشت شده با بیان این که تا کنون چندین بار حکم بازداشت موقت این دو نفر تمدید شده است و هنوز دادگاه حکمی صادر نکرده، یادآوری کرد که وی چند بار نسبت به این اقدام اعتراض کرده اما مسئولان اعتراض را وارد ندانسته‌اند.

گفتنی است چندی پیش هانا عبدی به ۵ سال حبس در شهرستان گرمی محکوم شده و این حکم در حال حاضر در مرحله تجدید نظر قرار دارد.

همچنین لازم به ذکر است که هانا عبدی ۲۳ ساله و روناک صفارزاده ۲۴ ساله که عضو انجمن زنان آذرمهر کردستان و کمپین یک میلیون امضا هستند، از مهر ماه سال ۸۶ تا کنون در بازداشت به سر می برند

4نفر از معلمان تهران در روز جهاني معلم دستگيرشدند

یکشنبه 14 مهر1387

کانون صنفی معلمان تهران

امروز 14 مهرماه 1387 برابربا 5 اكتبر 2008كه به نام روزجهاني معلم نام گذاري شده است. درتهران 4نفر از معلمان واعضاي هيات مديره كانون تهران دستگير و در دو پايگاه متفاوت نگهداري شدند. آقايان ميراكبر رئيس زاده و سيبدمحمد ميرآقاسي پس از دستگير ي به پايگاه وزارت آموزش و پرورش واقع در خيابان سپهبد قرني منتقل شدند. وسايل شخصي آنان تفتيش و بدون هيچگونه جرمي از ساعت 15 تا ساعت 19 در اين وازرتخانه كه تبديل به پايگاه نظامي شده است نگهداري شده و حق هرگونه ارتباطي با خانواده و دوستان از آنان گرفته شد.ماموران كه مشخص نبود از طرف كدام وزارتخانه به اين كار دست زده بودند خود را نيروي امنيتي معرفي كرده اما معلمان را به وزارت آموزش و پرورش بردند.

آقايان ماشيني و محمود ايمان زاده نيز در پايگاه ديگري بازداشت شده بودند ؛تاكنون از اين دوستان هيچ خبري در دست نيست،گوشي هاي موبايل آنان خاموش مي باشد.

از دستگيري ساير معلمان تاكنون هيچ خبري نرسيده است.

اين درحالي است كه در كرمانشاه نيزيكروز پيش ازفرارسيدن روز جهاني معلم يعني در 13 مهرماه برابر با 4 اكتبر ماموران امنيتي خيابانهاي اطراف سازمان آموزش وپرورش كرمانشاه را در محاصره كامل داشتند و بيشتر رهگذران را تفتيش و مورد بازخواست قرارمي داند. و از آنان معلم بودن يامعلم نبودن آنان را جويا مي شدند. همچنين چند تن از فعالان صنفي معلمان كرمانشاه را تهديد كرده بودند، كه در صورت هرگونه تجمع با آنان برخورد جدي خواهد شد.

+ نوشته شده توسط هواداران جبهه متحد دانشجویی در دوشنبه 15 مهر1387 و ساعت | نظر بدهید

4نفر از معلمان تهران در روز جهاني معلم دستگيرشدند

یکشنبه 14 مهر1387

کانون صنفی معلمان تهران

امروز 14 مهرماه 1387 برابربا 5 اكتبر 2008كه به نام روزجهاني معلم نام گذاري شده است. درتهران 4نفر از معلمان واعضاي هيات مديره كانون تهران دستگير و در دو پايگاه متفاوت نگهداري شدند. آقايان ميراكبر رئيس زاده و سيبدمحمد ميرآقاسي پس از دستگير ي به پايگاه وزارت آموزش و پرورش واقع در خيابان سپهبد قرني منتقل شدند. وسايل شخصي آنان تفتيش و بدون هيچگونه جرمي از ساعت 15 تا ساعت 19 در اين وازرتخانه كه تبديل به پايگاه نظامي شده است نگهداري شده و حق هرگونه ارتباطي با خانواده و دوستان از آنان گرفته شد.ماموران كه مشخص نبود از طرف كدام وزارتخانه به اين كار دست زده بودند خود را نيروي امنيتي معرفي كرده اما معلمان را به وزارت آموزش و پرورش بردند.

آقايان ماشيني و محمود ايمان زاده نيز در پايگاه ديگري بازداشت شده بودند ؛تاكنون از اين دوستان هيچ خبري در دست نيست،گوشي هاي موبايل آنان خاموش مي باشد.

از دستگيري ساير معلمان تاكنون هيچ خبري نرسيده است.

اين درحالي است كه در كرمانشاه نيزيكروز پيش ازفرارسيدن روز جهاني معلم يعني در 13 مهرماه برابر با 4 اكتبر ماموران امنيتي خيابانهاي اطراف سازمان آموزش وپرورش كرمانشاه را در محاصره كامل داشتند و بيشتر رهگذران را تفتيش و مورد بازخواست قرارمي داند. و از آنان معلم بودن يامعلم نبودن آنان را جويا مي شدند. همچنين چند تن از فعالان صنفي معلمان كرمانشاه را تهديد كرده بودند، كه در صورت هرگونه تجمع با آنان برخورد جدي خواهد شد.

+ نوشته شده توسط هواداران جبهه متحد دانشجویی در دوشنبه 15 مهر1387 و ساعت | نظر بدهید

در خواست بیش از هزار فعال اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، دانشجویی و زنان از زندانیان: لطفاً به اعتصاب غذای خود پایان دهید

روز دوشنبه چهارم شهریور ماه 1387 زندانیان سیاسی و مدنی کُرد اعتصاب غذای نامحدودی را در اعتراض به وضعیت وخیم حقوق بشر در زندان‌های ایران آغاز کردند. اعتصاب کنندگان با صدور اطلاعیه‌ای خواهان «در پیش گرفتن رفتاری شرافتمندانه با زندانیان و پایان دادن به رفتارهای غیرانسانی با آنان»، «توقف صدور و اجرای حکم اعدام»، «پایان دادن به تبعیضات ملی مذهبی و جنسیتی و تبعید زندانیان»، «تأکید بر حضور ناظران سازمان‌های حقوق بشری داخلی و بین‌المللی در زندان‌ها»، «اصلاح دستگاه قضایی ایران» شده‌اند.
اعتصاب کنندگان سیاسی و مدنی طیف وسیعی از زندانیان مدنی و سیاسی و عقیدتی، از اعضا و هواداران احزاب کُرد تا فعالان حقوق بشری کردستان، فعالان کمپین یک میلیون امضا، معلمان و دانشجویان را شامل می‌شوند. با آغاز این اعتصاب از سوی برخی زندانیان در سنندج و ارومیه اعتصاب غذا به زندانیان شهرهای دیگری چون تهران، سقز، مريوان و ماكو گسترش یافت. بنا به گزارش کمیته‌ای که برای پیگیری وضعیت زندانیان تشکیل شده و همچنین گزارش‌های خانواده‌های زندانیان، طی 40 روز گذشته برخی از زندانیان سیاسی و مدنی برای همبستگی با دیگر زندانیان به طور دوره‌ای دست به اعتصاب غذا می‌زنند و برخی دیگر همچنان به اعتصاب نامحدود خود ادامه داده‌اند به طوری که سلامت بسیاری از آنان که غالباً بیمار هم هستند با خطر جدی مواجه شده است.
ما امضا کنندگان این بیانیه ضمن اعلام حمایت از خواسته‌های زندانیان و احترام به حرکت اعتراضی آنان که برای جلب توجه افکار عمومی به وضعیت نابسامان زندانیان چه در بعد حقوق شهروندی و چه در بعد حقوق بشری در زندان‌ها به ویژه در مناطق کردنشین صورت گرفته است بر پاسخ دهی مسئولان قضایی و امنیتی به مطالبات زندانیان تأکید داریم. از دیگر سو هرچند اعتصاب غذای زندانیان متوجه کردن افکار عمومی ایران و جهان نسبت به وضعیت ناعادلانه زندانیان عقیدتی است که در معرض احکام گوناگون زندان، تبعید و اعدام قرار دارند اما نمی‌توان نسبت به وضعیت سلامتی زندانیان اعتصاب کرده نیز بی‌تفاوت بود از این روی ما امضا کنندگان این بیانیه ضمن احترام به خواسته‌های زندانیان و اعلام حمایت از آنان، از اعتصاب کنندگان خواهش می‌کنیم که به اعتصاب خود پایان دهند؛ این مهم از آن روست که سلامتی آنان برای ادامه راه و آرمانی که در پیش دارند امری ضروری و حیاتی است.

محمد حسین فلاحیه دست به اعتصاب غذا زد-انجمن زندانیان سیاسی

محمد حسین فلاحیه روزنامه نگار زندانی است که به دلیل دفاع از حقوق مدنی هموطنان عرب زبان خوزستانی دفاع کرده است و به همین دلیل به 3 سال حبس محکوم گردید. فلاحیه که 2 سال از حبس خود را گذرانده است به دلیل مطالبات قانونی و عدم پاسخگویی شعبه ی 6 دادگاه انقلاب به این مطالبات دست به اعتصاب غذای نا محدود زد.زندانیانی که فلاحیه را از نزدیک می شناسند به این امر اذعان داشته اند که او فردی است فرهیخته که تحت ظلم قرار دارد. فلاحیه در بند سیاسی 350 زندانی است و اگر نهاد های حقوق بشری و مسئول پیگیر خواسته های او نباشند ممکن است برایش اتفاقات خطرناکی روی دهد. فلاحیه متاهل و دارای 2 فرزند است.

داوری با شما-انجمن زندانیان سیاسی

انجمن زندانیان سیاسی:پیش از این در باره ی احتمال کذب بودن بخشی از اخبار مربوط به اعتصاب غذای اخیر گروهی از هموطنان کرد هشدار داده بودیم. اینک به مرور برخی افشاگری ها مطرح می شود که داوری در باره ی ان با خوانندگان است. تا انجا که ما از درون اوین اطلاع داریم هدایت غزالی، فرهاد وکیلی و صبا نصری فقط برای چند روز اول اعتصاب بودند و کبودوند و کمان گر نیز اعتصاب نبودند. در مورد رجایی شهر نیز به ما خبر رسید که 3 نفر از اعضای پژاک پس از اعتصاب به انفرادی منتقل شدن .یکی دیگر از مشکلات حقوق بشری این است که اعضای پژاک خود را طرفداران و فعالان حقوق بشر معرفی می کنند و این ضربه ای است بر فعالیت های حقوق بشری. در هر حال ،افشاگری زیر را صرفا برای اگاهی منتشر می کنی همه حمایت کردند اما چه کسی تائید کرد ؟
افشای موضوع کذب اعتصاب غذا و پشت پرده آن
از اوایل شهریور ماه سال جاری موضوعی به نام \"اعتصاب سراسری زندانیان سیاسی و مدنی کرد\" از سوی منابعی مجهول مطرح و مورد پافشاری و استمرار خبررسانی قرار گرفت.
در این راستا منبعی به نام \"کمیته پیگیری اعتصاب زندانیان سیاسی و مدنی کرد\" با ایجاد وبلاگی به آدرس http://berxodaan.blogfa.com مسئولیت اطلاع رسانی در باب این برنامه را بعهده گرفت و ارگان خبررسانی اعتصابیون نام گرفت.
نام \"برخودان\" که این کمیته برای خود برگزید ، برگرفته شده از شعار زندانیان کرد اعتصابی حزب پ.ک.ک در ترکیه بود که در اثر اعصتاب غذا جان خود را از دست دادند.
مطلعان آگاه هستند که در طی تاریخ معاصر ایران و در قرن حاضر هیچگاه و حتی در اوج زندانیان سیاسی دهه 60 در ایران زمانی وجود نداشته است که زندانیان سیاسی در زندانهای مختلف با خواستی مشترک اقدام به اعتصاب غذای سراسری نمایند به خصوص که این اعتصاب را به این شکل مطرح نمودند که زندانیان وابسته به گروههای مختلف کرد و نه زندانیان وابسته به یک حزب یا جریانی خاص اقدام به این اعتصاب نموده اند .
مطلعین و افراد دارای تجربه در خصوص فعالیتهای حقوق بشری و آشنا به فضا و شرایط زندانهای ایران و زندانیان سیاسی اساساً توجهی به موضوع مطرح شده ننمودند بر این اساس که ابهامات و اطلاعاتی را در اختیار داشتند که اساس واقعیت اعتصاب غذا را به چالش میکشید ، اما در این رهگذر دو دسته با آب و تاب این موضوع کذب دامن زدند و صدمات جبران ناپذیری به فعالیتهای حقوق بشری و جایگاه زندانیان سیاسی وارد نمودند ، دسته اول افرادی بودند که بعلت عناد خود با حکومت ایران از هر موضوعی ولو کذب در مخالفت با حکومت و به چالش کشیدن آن استقبال می نمایند و دسته دوم دلسوزان ناآگاه بودند که بعضا در رسانه های خبری نیز حضور و همکاری دارند . تغییر ماهیت و جهت گیری بحث اعتصاب کذب ما را بر آن داشت تا تحلیلی از ابهامات و مستندات ارائه نموده و واقعیتها را برای دسته دوم دلسوز ناآگاه فاش نماییم ، باشد که دست آنان که به نام حقوق بشر برای خود و تفکرات سیاسی خود مقصد تراشیده اند رو گردد :
ابهامات در شکل اعتصاب غذا
آنچه از سوی این جریان ادعا گردیده است :
در اولین مرحله بالغ بر 80 زندانی اعتصابی در این موضوع مطرح گردیده اند. این تعداد را همچنان رو به افزایش عنوان مینمایند. http://berxodaan.blogfa.com/post-4.aspx
سرعت هماهنگی و ورود این تعداد به اعتصاب غذا کمتر از 24 ساعت از شروع برنامه اعتصاب بوده است.(در حالی که در بعضی از زندانهای اجازه تماس به صورت هفتگی به زندانی داده میشود) http://berxodaan.blogfa.com/post-4.aspx
حضور زندانیان سیاسی وابسته به جریانات و ظیفهای مختلف دراین برنامه مطرح است. http://berxodaan.blogfa.com
زندانیان سیاسی بیش از 8 زندان اعم از (کرمانشاه ، اوین ، کرج ، سقز ، مهاباد ، سنندج ، ارومیه ، مریوان) در این اعتصاب غذا شرکت دارند. http://berxodaan.blogfa.com
حال با عنایت به اینکه چنین اعتصاب غذایی در تاریخ معاصر ایران بی سابقه می باشد.
بنابراین باید یک موضوع در نظر گرفته شود که چنین برنامه ای مستلزم وجود یک تشکیلات منسجم و برنامه ریزی از مدتها قبل می باشد . تشکیلاتی که با زندانها و زندانیان مختلف از تمامی طیفها ارتباط داشته باشد نیاز ضروری این برنامه ریزی می باشد.
سازمانی باید باشد که با زندانیان سیاسی زندانهای مذکور در سراسر کشور مرتبط باشد ، تماسهای آن با زندانیان مستمر باشد و مورد اعتماد طیفهای مختلف زندانیان سیاسی باشد ، بنابراین از این رهگذر ، سوابق کار سازمان و تشکیلات مذکور و شناسنامه آن مورد نیاز است
پوشیده نیست که چنین تشکیلاتی وجود خارجی نداشته و حضور سازمانی حقوق بشری و حتی سیاسی دارای شناسنامه و اعتبار و سوابق کار که دارای چنین ظرفیتهایی و ارتباطاتی در منطقه کردستان ایران و بحث زندانیان کرد سراسر کشور باشد را نمیتوان در این موضوع دید.
موسسین و ماهیت منابع خبررسانی
در این بخش کمیته به اصطلاح پیگیری اعتصاب غذای زندانیان سیاسی کرد بعنوان منبع اخبار مورد کالبد شکافی ما قرار میگیرد ، این کمیته خود را ائتلافی از گروههای مدافع حقوق بشر میخواند ، اسامی این ائتلاف و موسسین را این کمیته در بدو کار خود به این شکل اعلام نموده است : http://berxodaan.blogfa.com/post-8.aspx
اعضای این کمیته اضافه بر خانواده های جمعی از زندانیان سیاسی و مدنی کُرد(عنوانی کلی و مبهم)
سازمان چاک {سازمان چاک یک سازمان کردی است که در داخل ایران دارای هیچ پایگاهی نمی باشد و در منطقه کردستان عراق فعالیت می نماید نداشتن پایگاه و امکان گزارشگری را شما می توانید با مراجعه به سایت این سازمان و مطالعه سوابق و اخبار مربوط به کردستان ایران مشاهده بفرمائید ، تمامی اخبار درج گردیده در پایگاه این سازمان کپی برداری از سایتهای خبری و حقوق بشری ایرانی می باشد و خود این سازمان هیچگونه توانایی برای تهیه اخبار از داخل ایران و سازماندهی برنامه را نداشته و ندارد. و اساساً در حوزه گزارشگری توانمندی ندارد و تنها سابقه روشن آن به اقامه دعوا بر علیه عامل فروش مواد شیمیایی به دولت صدام که مورد استفاده صدام بر علیه اکراد عراق قرار گرفت باید دانست}
همچنین اولین موضوعی که شما در بدو ورود به سایت این سازمان مشاهده می نماید هدر یا لوگوهای آنان می باشد که بر اساس نقشه کردستان بزرگ و پرچم کردستان بزرگ مزین گردیده است و موضوع هواداری از بحث تجزیه طلبی بعلاوه عملکرد آنان این سازمان را به سازمانی سیاسی و نه حقوقی تبدیل ساخته است ، بنابراین قویا هرگونه امکان سازماندهی و دخالت این سازمان در ایران منتفی است بالاخص که از صحبت از اعتصاب بی سابقه در تاریخ معاصر ایران سخن گفته شده }
شبکه حقوق بشر کُرد {چنین سازمانی وجود خارجی ندارد ، نه سایت ،وبلاگ ، شماره تلفن ، نام مسئولی ، حتی کمترین اطلاعات در مورد چنین سازمانی وجود ندارد (کافی است چنین نامی را در اینترنت جستجو یا استعلام نمائید)}
انجمن فرهنگی واجتماعی زنان آذرمهر{چنین سازمانی وجود خارجی ندارد ، نه سایت ،وبلاگ ، شماره تلفن ، آدرس و غیره ، البته بعد از محکومیت حبیب الله لطیفی(متهم به بمب گذاری شرکت در عملیات مسلحانه ، عضویت در پژاک) هانا عبدی(متهم به عضویت در پژاک) روناک صفارزاده(متهم به محاربه و عضویت در پژاک) ، زینب بایزیدی (متهم به عضویت در پژاک) \"اتهامات به نقل از وکلای آنان\" افرادی مجهول چنین نامی را (زنان آذرمهر) مطرح نمودند و عنوان نمودند که چنین گروهی وجود خارجی داشته است و در زمینه حقوق زنان و آموزش زبان مادری فعالیت می نموده و افراد فوق نیز عضویت در این گروه داشته اند که البته چنین موضوعی را نه زندانیان فوق و نه وکلای آنان تائید نکردند ، البته سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان طی اطلاعیه ای در تاریخ 20 جولای 2008 با عنوان اعتراض به جعل عنوان سازمان ، معترض گردید که افرادی به نام آذرمهر با جعل عنوان این سازمان اطلاعات کذب منتشر نموده اند . حال حتی اگر بگوییم که چنین گروهی با تمام مبهمات و تضادها وجود دارد باید توجه داشت که این افراد عنوان نموده اند در حوزه حقوق زنان ، همکاری با کمپین یک ملیون امضا و آموزش زبان مادری فعالیت می نمایند و اساسا دارای تخصص ، ارتباط ، توانمندی و صلاحیت برای سازماندهی و برنامه ریزی و بعهده گیری اطلاع رسانی اعتصاب بیش از 80 زندان در 8 زندان در سراسر کشور را ندارند}
سازمان دانشجویان آزاد کردستان {چنین سازمانی وجود خارجی ندارد ، نه سایت ،وبلاگ ، شماره تلفن ، نام مسئولی ، حتی کمترین اطلاعات در مورد چنین سازمانی وجود ندارد (کافی است چنین نامی را در اینترنت جستجو یا استعلام نمائید)}
فعالین مستقل زنان و دانشجویی کُرد،{عنوانی مبهم که نمیتواند بیانگر یک سازمان یا تشکیلات دارای توانمندی حقوقی و تشکیلاتی باشد ، چرا که اولین پیش شرط اطلاع رسانی مشخص بودن هویت و اصطلاحا شناسنامه خبررسان میباشد}
کمپین سراسری دانشجویان در بند کُرد (منظور از کمپین در اینجا ، وبلاگی است که اخبار تعدادی از دانشجویان زندانیانی کرد را درج می نماید و چنین ماهیتی فاقد توانایی ، شناسنامه و ماهیت حقوقی می باشد) http://kampayn.blogfa.com
کمپین آزادی روناک صفازاده وهانا عبدی وزینب بایزیدی (منظور از کمپین در اینجا ، وبلاگی است که اخبار مربوط به این سه زندانی سیاسی را درج می نماید و چنین ماهیتی فاقد توانایی ، شناسنامه و ماهیت حقوقی می باشد) http://soswoman.blogfa.com و http://www.soszeynab.com
تمام کمپینهایی که در سطرهای بالا از آنان نام برده میشود تماماً توسط یک یا دو فرد مشترکاً مدیریت میگردند و دهها و صدها از این دست وبلاگها را شما میتوانید با جستجو بر روی اینترنت بیابید.
جامعه ی دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ایران سوئد- گوتنبرگ (چنین سازمانی که مستقر در خارج از کشور است به دلیل عدم وجود پایگاههای داخلی و توانمندی در داخل کشور و سوابق خود به همراه عدم ارتباط با زندانها و زندانیان نمی تواند صلاحیت عنوان سازمان دهنده و مطلع را به همراه داشته باشد) http://hrdiran.se
بنابراین ضمن مبهم بودن و غیرمنطقی بودن شکل مسئله اعتصاب در اینجا ابهامی دیگر را نیز باید افزود که چه تشکیلات صلاحیت دار و معتبر و دارای سابقه ، چنین اعتصاب غذایی را هماهنگ نموده ، سازمان میدهد و از طریق منابع داخلی خود اخبار جمع آوری میکند و اطلاع رسانی مینماید ؟
شکل خبر رسانی
الف ) تضادها
علیرغم ماهیت سیاسی پشت پرده بحث اعتصاب دروغین ، جریان سازان اقدام به تراشیدن خواسته هایی برای زندانیان خیالی اعتصابی نمودند که همه گیر و عمومی باشد و مورد مقبول همگان و بستری برای جلب توجه افکار عمومی باشد ، یکی از دلایل توجه به مقوله اعتصاب و حمایت افراد و جریانات از این اعتصاب همین بحث خواسته های معقول به مثابه تابلویی است که مطرح نموده اند.
در ابتدا زندانیان سیاسی اعتصابی در زندانهایی چون کرمانشاه ، کرج مطرح شد و همینطور نام 8 زندانی در اوین ، اما در گامهای بعد ضمن حذف موضوع دهها اعتصابی در کرج و کرمانشاه از آنان نامی آورده نشد و همینطور آمار زندانیان اوین به کرات تغییر کرد. و آمارهای زندانهای دیگر نیز به دفعات با تضاد و تغیر اعلام گردید ، چگونه بود که 80 اعتصابی مستند گردیده بود اما این آمارها به کرات تغییر مینماید http://berxodaan.blogfa.com
شاید بعضا عنوان نمایند که به دلیل مسائل امنیتی نمیخواهیم نام زندانی مطرح شود ، حال سئوال این است که در صورت عنوان نمودن نام یک زندانی اعتصابی به خطر افتادن امنیت زندانی از سوی چه کسانی ممکن است؟
آنان که زندان دیده اند ، می دانند که طبق قاعده برای اعتصاب غذا زندانی طی نامه ای به مسئولین زندان اعتصاب خود و خواسته های خود را اعلام می نماید و حتی اگر اعلام ننماید مخفی نمودن دهها زندانی اعتصابی در زندان از چشم مسئولین مربوطه امری شدنی نیست ، بنابراین وقتی که مسئولین و ماموران امنیتی از اعتصاب یک زندانی مطلع گردیده اند ، دیگر مخفی نمودن از چه کسانی باقی می ماند ؟ آیا افکار عمومی و مردم هستند که با فهمیدن هویت زندانی اعتصابی امنیت وی را به خطر می اندازند یا بالعکس ؟
بصورت رسمی مکررا تاکید بر 80 زندانی اعتصابی نمودند اما در گزارشات غیررسمی از عدد 120 و 200 و حتی بیشتر از این تعداد نیز سخن به میان آوردند اما در زمانی که بی توجهی افکار عمومی را دیدند ، برای رفع این موضوع اقدام به انتشار لیستی نموده ولی تنها 54 زندانی را ارائه نمودند. http://berxodaan.blogfa.com/post-54.aspx بعد از یکماه از شروع پروژه اعلام اعتصاب غذای زندانیان ماکو و غیره را نموده و جمعا حدود 70 اسم را ارائه نمودند که با آمار 120 و 200 زندانی و مراحل پیوستن به اعتصاب تضاد فاحش و مکرر آماری وجود دارد. http://berxodaan.blogfa.com/post-133.aspx
جریان مذکور با اطلاع از گسترده ناسیونالیسم و مخالف اکثریت مطلق ایرانیان از تجزیه طلبی اخبار خود را به دو دسته تقسیم نمودند ، تصاویر تجمعات و فعالیتهای حامیان جریان مذکور در کردستان عراق و اروپا را با گذاردن فیلتر دستچین نموده و اخباری که به صورت سیاسی و حزبی بوده و در آن مسئله کردستان بزرگ (استراتژی بعضی احزاب کرد) را داشته به رسانه ها و اصحاب غیرکردی ایرانی ارائه ننموده اند ، همچنین اخبار خود را به دو زبان کردی و فارسی ارائه نموده و اخبار کردی حاشیه دار را به رسانه های غیر کردی ارائه ننموده اند. (دو تجمع عراق ، پاریس ، سوئد که تماماً با پرچم کردستان بزرگ و حمل نشانهای پژاک صورت پذیرفت، مقالات تبلیغ حزب مذکور و تئوری کردستان بزرگ که به زبان کردی بر روی خبرگزاریهای کردی و سایتهای حامی این جربان قابل مشاهده است)
در مورد تجمعی که در سنندج برگزار نگردید با جعل اخبار و استفاده از 2 قطعه تصویر گزارشی از تجمع چند صد نفره در میدان بسیج سنندج ارائه گردید. فوری:خشونت آفرینی حاکمیت در جریان تجمع مسالمت آمیز سنندج
انتشار اخبار جعلی مبنی بر اعتصاب بازارهای چندین شهر در حمایت از اعتصابیون پشتیوانی چاک - کۆمیته ی ڕۆژ هه ڵات له بانگه وازی حیزبه کانی ڕۆژ هه ڵات بۆ مانگرتنى گشتى ، جمع کثیری از بازاریان سنندج  از اعتصاب غذای فعالین حمایت کردند
کلماتی چون شرق کردستان(منظور کردستان ایران می باشد) ، شمال کردستان (منظور کردستان ترکیه می باشد) ، جنوب کردستان (منظور کردستان عراق می باشد) به کرات در ادبیات این جریان به اصطلاح حقوق بشری مورد استفاده قرار میگیرد که این ادبیات احزاب سیاسی می باشد و نه ادبیات یک گروه حقوق بشری.
اقدامات ، حمایتها
همانطور که گفته شد ادعای چنین اعتصاب غذایی از سوی اصحاب رسانی و تشکلات مدافع حقوق بشر با دیده تردید نگریسته شد و جریانی که مسئله اعتصاب غذا را مطرح نموده بود برای رفع ابهامات و در عوض پاسخ به پرسشهای مطرحه ، اقدام به حذف صورت مسئله نمود ، بدین صورت که با توسل به نزدیک ترین دوستان خود و فضای آسیب پذیر رسانه ها و سازمانهای حقوق بشری خارجی اقدام به اخذ بیانیه هایی نمود تا بقبولاند که چنین اعتصابی در حال حاضر در جریان است:
در قدم اول این افراد به سراغ احزاب کردی رفته و همانطور که پیشتر گفته شد ، این احزاب به دلیل عناد با سیستم و بحث ناسیونالیسم کردی و موارد مربوطه از چنین برنامه ای اعلام حمایت نمودند ، هر چند میتوان آثار پشیمانی را در چهره بسیاری از تارنماهای آنان اکنون مشاهده نمود . چرا که اکنون می بینند گروههای پژاک و پ.ک.ک اعتصاب را به منزله ابزار تبلیغاتی خود بالاخص در اروپا و در میان اکراد به دست گرفته و آنان را محروم از این موضوع نمودهاند و گرنه اکثر این حامیان سیاسی نیز از همان ابتدا مطلع از کذب بودن برنامه ای که از آن حمایت نمودند بودند ولی به قول خود اکراد با توجه به فضای کردستان نمی توانستند حمایت نکنند.
به هر روی ، بعد از احزاب کرد که نزدیکترین و سهل ترین حامی محسوب میگردیدند ، نوبت به سازمانهای حقوق بشری رسید به این امید که با ورود آنان موضوع اعتصاب را به بحثی مطرح تبدیل نموده و با جلب توجه افکار عمومی اهداف شوم و سیاسی خود را به نام حقوق بشر پیش برند .
در اولین حرکت به سراغ سازمان \"دفاع بین الملل \" (http://defendinternational.org )رفتند ، سازمانی با اعضای کرد با مدیریت خانمی کرد به نام \"وداد اکراوی\"
هر چند اطلاعاتی که به سازمانهای حقوق بشری از سوی این جریان ارائه گردیده است متفاوت از اطلاعاتی است که به افکار عمومی ارائه گردیده ، این اطلاعات ارائه شده را میتوانید در بیانیه های این سازمانها ملاحضه نمود .
پس از اخذ بیانیه مذکور از سازمان فوق در مورد اعتصاب غذای کذب زندانیان ، جریان مورد اشاره تکیه گاه بیشتری برای مدعیات خود یا حذف صورت سئوال و ابهامات مطرحه یافت و با استناد به این بیانیه با جریان موسوم به لیگ حقوق بشر تماس گرفته و با بیان خواسته های عمومی و معقول اعتصابیون و تکیه بر در خطر بودن جان دهها زندانی بیانیه دفاع بین الملل را مستند خود ارائه نمود و لیگ نیر بر اساس حساسیت موضوع یعنی بحث جان دهها انسان و همچنین تائید دفاع بین الملل اقدام به صدور اطلاعیه ای نمود
http://berxodaan.blogfa.com/post-45.aspx
اسامی اعتصابیون بدون اشاره به عدد 80 تن در بیانیه لیگ به این ترتیب ذکر گردیده است :
عدنان حسن پور (فردی که دهها کمپین برای نجات وی با مدیریت خانواده وی در جریان است و تاکنون خانواده وی در تائید چنین موضوعی اقدام ننموده اند هرچند تکذیب صالح نیکبخت وکیل وی خود بهترین سند در این موضوع است)
هیوا بوتیمار (بی اطلاعی خانواده و تکذیب وکیل وی شاهدی صحیح است)
محمد صدیق کبودوند(خود دبیرسازمان حقوق بشر کردستان است که این سازمان تا کنون چنین موضوعی را تائید ننموده است ، همچنین بی خبری خانواده ایشان و تکذیب خانم نسرین ستوده وکیل مدافع ایشان خود گواهی دیگر است)
هانا عبدی (دکتر محمدشریف در گفتگوی با رادیو فردا چنین موضوعی را تکذیب نمود )
روناک صفارزاده (دکتر محمدشریف در گفتگوی با رادیو فردا چنین موضوعی را تکذیب نمود)
مسعود کردپور( بی خبری خانواده وی در حالی که خسرو کردپور برادر آقای کردپور خود مدیر آژانس خبری موکریان می باشد که اخبار زندانیان و منطقه کردستان را بازتاب میدهند)
در مورد یاسر گلی و فاطمه گفتاری اطلاعی در دست نیست
زینب بایزیدی (دکتر حجتی در گفتگو با سایت روز اعتصاب غذای وی را تکذیب نمود)
فرزاد کمانگر ( خلیل بهرامیان و خانواده آقای کمانگر اقدام وی به اعتصاب غذا را تکذیب نمودند)
علی حیدریان (خانواده وی و آقای محمود علیزاده طباطبایی وکیل وی اعتصاب وی را تکذیب نمودند)
در ضمن باید توجه نمود افرادی مانند فرزاد کمانگر ، علی حیدریان و مسعود کردپور در زمان اعتصاب دروغین در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات و بی خبر از دنیای بیرون بوده اند. و سایرین نیز به صورت مرتب از تلفن و از ملاقات با خانواده بهره مند هستند و زمانی که اسامی به صورت عمومی منتشر گردیده است ، قابل باور نیست که خانواده و وکلای آنان از این موضوع بی اطلاع مانده باشند.
پس از انتشار بیانیه لیگ و در پی اعتراض خانواده ها و زندانیان به جعل و سوء استفاده از نام آنان ناچاراً جریان مذکور اقدام به نگاشتن تکذیبه ای (http://berxodaan.blogfa.com/post-46.aspx) نمود. اما در خفا همچنان از نام این زندانیان بیشتر شناخته شده ، برای مطرح کردن اعتصاب غذای کذب خود استفاده نمود.
با ارائه اطلاعات غلط و همچنین دو بیانیه سازمان دفاع بین الملل و لیگ حقوق بشر و با سوء استفاده از مسئله حساس جان دهها زندانی سازمان عفو بین الملل را متقاعد به صدور بیانیه ای (14 سپتامبر) در خصوص این اعتصاب غذا نمودند . آنچه که در این بیانیه نیز به چشم میخورد استفاده از همان نامهای تکذیب شده بیانیه لیگ می باشد. که اساس اطلاعات دریافتی عفو را به چالش کشیده و اعتباری به همراه نخواهد داشت.
البته باید به بیانیه کانون مدافعان حقوق بشر نیز اشاره نمود ،
این بیانیه که تیتر حقیقی آن \" بیانیه كانون مدافعان حقوق بشر در خصوص اعتصاب غذای برخی از زندانیان\" می باشد در هیچ کجای متن به نام زندانیان کرد اشاره نداشته است که چنین تعبیر شود که این بیانیه نیز در حمایت از اعتصابیون نگاشته شده است ، جریان مذکور با تحریف تیتر و اضافه کردن کلمه کرد به انتهای آن \" بیانیه كانون مدافعان حقوق بشر در خصوص اعتصاب غذای برخی از زندانیان کرد\"( http://berxodaan.blogfa.com/post-83.aspx )چنین القا مینمایند که کانون مدافعان در تائید جریان سازی آنان واکنشی داشته است ، جالب است مسئولان کانون مدافعان ضمن اشاره به اعتصاب غذای ایمان رضایی در زندان آمل ، محمد رحیم نارویی در اردبیل و تنی از زندانیان ترک زندان ارومیه که جهت رسیدگی به پرونده و مشکلات خود اعتصاب نموده بودند بعلاوه موضوع اعتصاب زندانیان کردی که در ذکر اسامی ضمن استناد به بیانیه عفو و لیگ نام فرزاد کمانگر و علی حیدریان را ذکر میکنند بیانیه خود را توجیح مینمایند ، این موضوع نشان از بی خبری آنان و عدم انحصار بیانیه مذکور به زندانیان کرد دارد.
همچنین در متون گروههای دیگر از مطالبی همچون اعتصاب دکتر آرش و دکتر کامران علایی (افرادی که در سلولهای انفرادی بند 209 به سر می برند و هنوز حتی خانواده آنان نیز موفق به ملاقات یا تماس با آنان نشده اند) نام می برند همینطور اعتصاب چندین معلم و دانش آموز زندانی !!! که مشخص نیست از کدام معلمان و دانش آموزان زندانی سخن میگویند نیز به چشم میخورد. http://berxodaan.blogfa.com/post-113.aspx
زیر پا گذاشتن چارچوبهای کمیته پیگیری اعتصاب زندانیان سیاسی و مدنی کرد
کمیته مذکور که به اصطلاح برای پوشش و پپیگیری مسئله اعتصاب ایجاد گردیده است مطالبی دیگر را نیز منتشر نموده است ، اخباری که در مورد چریکهای کرد و فعالان سیاسی از کلماتی چون فعال مدنی ، فعال حقوق بشر ، معلم اعدامی و فعال دانشجویی استفاده مینماید ، چون :
سلب اجازه ملاقات حضوری از دو فعال کرد
بی خبری از سرنوشت یک فعال مدنی
نامه ی سر گشاده ی ابولفضل جهاندار از زندان اوين به احمدي نژاد
ادامه قتل های مشکوک در کردستان
برادر فعال سیاسی کرد \"انور ‌حسین پناهی\" به قتل رسید
دو تن از دانشجویان تعهد دبیری اخراج شدند
تهدید و فراخواندن گسترده معلمین کردستان به نهادهای امنیتی
آخرین اخبار از سرنوشت دانشجوی بازداشت شده کرد
انتقال یعقوب ساعد موچشی به زندان مرکزی شهر سنندج
و...
کسانی که حداقل آگاهی در مورد پرنسیبهای کاری و اصول کار تشکیلاتی دارند میدانند که کمیته ای که با چارچوب مشخصی اعلام موجودیت می نماید ، نمیتواند چارچوبهای خود را زیر پا گذارد مگر اینکه نام و تعریف کمیته تنها روبنایی برای برنامه های آتی آنان باشد.
ماهیت جریان
اما اصل موضوع اعتصاب چیست و چه جریانی آن را پیش می برد.
در یک جمله باید گفت سمپاتهای احزاب پژاک و پ.ک.ک
مستندات موجود گواه آن است که آقای الف فردی است که دارای ارتباطات مناسبی با رسانه ها و سازمانهای حقوق بشری بوده است و اکنون در کشور سوئد تقاضای پناهندگی نموده است، علیرغم اینکه وی سابقا گرایشات حزبی نداشته است اما به لحاظ مشکلات عدیده زندگی و پرونده حقوقی خود در آن کشور نهایتا توسط شاخه اروپای پژاک جذب و عهده دار سازماندهی موضوع کذب اعتصاب غذا گردید. وی به فردی در ایران برای کار در این موضوع معرفی گردید و به همراه فردی در تلویزیون پژاک مثلث انتشار اکاذیب را تشکیل دادند.
اهداف جریان سازان
آنچه احزاب مذکور در ورای نام اعتصاب زندانیان سیاسی و مدنی پیگیری مینماید عبارت است از :
بزرگداشت 2سپتامبر که در ادبیات و تاریخ کردستان به نام روز ژنوساید (قتل و عام) اکراد نام گذاری گردیده است
استقبال از 21 تا 30 آگوست ، کنگره دهم پ.ک.ک
همبستگی با اعتصاب زندانیان کرد (پ.ک.ک ای) ترکیه بالاخص زندانیان دیاربکر که به مناسبتهای فوق اعصاب نمودند
کم نمودن فشار بر روی زندانیان ، بالاخص زندانیان پژاکی و پ.ک.ک در زندانهای ایران
جلب توجه کسب کردن برای مسئله کردستان در سطح بین الملل
و در نهایت پس از پایان اعتصاب دروغین ، کمیته اعتصابیون را تغییراتی داده به عنوان گروهی به اصطلاح حقوق بشری به افکار عمومی معرفی نمایند ، با این تفاوت که این گروه متعلق به احزاب مذکور خواهد بود و برای پیشبرد اهداف آنان تلاش خواهد نمود و نه اساس موضوع حقوق بشر و این بدعت گذاری خطرناکی برای مسئله حقوق بشر می باشد.
تحلیل و پیامد
مشکل ما مطرح نمودن مشکلات زندانیان کرد و کردستان نیست بلکه اعتقاد داریم هر عملی که نقض حقوق بشر را بیان نماید و در جهت حمایت از زندانیان سیاسی و بهبود شرایط انان بکوشد شایسته تقدیر است اما این اعمال نیازمند رعایت چارچوبهای اخلاقی و حقوقی می باشد.
ارائه اطلاعات کذب به سازمانهای حقوق بشری پیامدی جز لطمه به اعتبار آنان و ایجاد فضای بی اعتمادی نخواهد داشت ، بطوریکه سازمان عفو بین الملل و لیگ حقوق بشر ضمن متاسف بودن از این موضوع عنوان داشته اند ضمن عدم حمایت مجدد از موضوع مذکور از این پس شرایط سخت تری را برای تائید موضوعات مشابه به کار خواهند برد و این موضع با توجه به ضعف نهادهای مدنی و گزارشگران داخل ایران راه سخت تری را برای وارد نمودن آنان زین پس به مسئله نقض حقوق بشر ایران ایجاد می نماید.
همچنین حکومت ایران با ارائه اسناد کذب بودن این اعتصاب به سازمانهای مذکور و جامعه بین الملل به اصطلاح خود را قربانی سازمانهای سیاسی که از مسئله حقوق بشر سوء استفاده می نمایند نشان خواهد داد. و از این قبیل سوء استفاده ها برای توجیح کارنامه سیاه حقوق بشری خود استفاده خواهد نمود.
جهت گیری حال حاضر
در هر دوحالت مطرح شدن موضوع اعتصاب غذا یا عدم حمایت افکار عمومی از آن ، جریان مذکور فاکتورهایی را برای پیروزی خود در این موضوع در نظر گرفته بود ، در صورت اقبال موضوع که در سایه توجه افکار عمومی بحثها و اهداف خود را از موضع ملت کرد مطرح مینمود و در صورت عدم موفقیت بحث عدم توجه به کردها بعنوان شهروند درجه دو و مبارزه برای رسیدن به اهداف سیاسی حزبهای مذکور را مطرح مینمود .
جریان ناشر اکاذیب اخیراً با شانتاژ و هوچی گری ضمن متهم کردن فعالان و سازمانهای حقوق بشری به نادیده گرفتن مسئله اعتصاب دروغین مذکور، اکراد را به عنوان شهروند درجه دوم در نزد ایرانیان مطرح نموده و بحثهای سیاسی خود را مطرح می نمایند و احساسات کردهای ایران را در جهت پیشبرد خواستهای سیاسی خود تهییج می نماید :
زندانیان سیاسی و مدنی کُرد یک ماه‌ اعتصاب غذای سراسری را پشت سر نهادند
نامه‌ی اعتصاب کننده‌گان کرد در زندان ارومیه‌ به‌ خلق مبارز کردستان در روز 30 اعتصاب غذا...
پیام عبدالله اوجالان در مورد اعتصاب زندانیان و تقاضای پایداری (نقل از تلویزیون نوروز)
نامه‌ی زندانیان سیاسی کرد
یادداشت زندانیان اعتصاب کننده(1)
همچنین با مطرح نمنودن بحث همبستگی زندانیان کرد ایران و ترکیه ماهیت خود را آشکار و مطلب فوق را تقویت می نمایند.
پیام زندانیان زندان ارومیه در سی امین روز اعتصاب غذا
پانزده‌ سازمان سیاسی و مدنی، در طی نامه‌ای به‌ رئیس سازمان ملل، خواهان حمایت از اعتصاب کننده‌گان کرد گردیدند (در این نامه شما میتوانید صحبت از اعتصاب 200 زندانی را مشاهده نمایید و همچنین اسامی سازمانهایی از قبیل، کنگره‌ ملی کردستان ، ک ن ک ، حزب حیات آزاد کردستان پژاک و حزب خلق بلوچ را ملاحضه نمائید)
وظیفه ما
از چیدن دیوار بر روی خشت اول کج بپرهیزیم
چارچوبهای اخلاقی ، انسانی وحقوقی را رعایت کنیم
قبل از انتشار خبر از سلامتی منبع و موثق بودن خبر مطمئن گردیم
سازمانهای مدافع حقوق بشر و اصحاب رسانه ای را نسبت به پشت پرده این اعتصاب دروغین مطلع نماییم
ضمائم
شماره های تماس وکلای زندانیان جهت تائید مدعیات:
خلیل بهرامیان 09121463518
محمود علیزاده طباطبایی 09121839049
صالح نیکبخت 09121197781
مهدی حجتی 09121469121
دکتر محمد شریف 09123240768
دکتر محمد علی دادخواه 09123231074

تهیه شده توسط جمعی از دلسوزان و فعالان حقوق بشر
م و در باره ی محتوای ان نظر خاصی ابراز نمی کنیم:

سه‌ تن از اعتصاب کنندگان زن روانه‌ سلولهای انفرادی شدند

کمیته‌ حمایت از اعتصاب غذای سراسری زندانیان سیاسی و مدنی کرد:

بنابرگزارشات رسیده از شهرسنندج ،روناک صفازاده وهانا عبدی وخانم فاطمه گفتاری ،فعال زنان و ازاعضای انجمن فرهنگی واجتماعی زنان آذرمهرکُردستان ،وهمکارکمپین یک میلیون امضا ، که به جمع اعتصابیون پیوسته بودند ،به مدت 3هفته ممنوع الملاقات ؛وبه سلول های انفرادی منتقل شده اند .

لازم به یادآوری ست ،که روناک صفازاده ،دانشجووفعال زنان ،سال گذشته در17مهرماه به اتهام همکاری با کمپین یک میلیون امضا ،درمنزل دستگیر شد .درست 27روزبعد هانا عبدی را نیزکه ازفعالان جنبش زنان است ،به همین اتهام دستگیرکردند .ازآن جا که درایران فعالان جنبش های مدنی وزنان ودانشجویان همیشه با انگهای گوناگونی از جمله‌ \"اقدام علیه امنیت ملی \" روبه رو هستند ،روناک وهانا نیزازاین اتهامات مبرا نبوده‌اند .

چندی طول نکشید ،که دررسانه های دولتی ــ کیهان واطلاعات ــ باتیتر بزرگ نوشته شد ،2نفرتروریست دستگیرشد؛واین درحالی بود،که هنوزمراحل بازجویی روناک وهانا به اتمام نرسیده وآنها هم چنان دربازداشتگاههای نیروهای امنیتی بودند.

پس از گذران پروسه ا ی طولانی ،آزار وشکنجه های روحی و روانی ،هانا وروناک را به زندان مرکزی شهر سنندج انتقال داده‌ و دردادگاه بدوی هانا به اتهام همکاری و تبانی با روناک به تحمل یک سال زندان در سنندج و چهار سال زندان همراه با تبعید به شهرستان مرزی \"گرمیه \" محکوم شد .

اما روناک پس از گذران یک سال هنوز بلاتکلیف ودروضعیتی نامشخص درزندان مرکزی سنندج به سر می برد .

خانم فاطمه گفتاری نیز که دبیرکمیته زنان صلح انجمن بود .به بهانه پی گیرهای مستمرپرونده ی فرزندش (یاسرگلی) دستگیر شد ، اونیزپس ازدستگیری به اتهام \"اقدام علیه امنیت ملی وهمکاری با اپوزیسیون های سیاسی کُرد روانه‌ زندان سنندج شد.

آخرین گزارشات فعالان کمیته‌ از سنندج حاکی از وخامت حال این سه‌ فعال زنان و اصرار آنان برادامه‌ اعتصاب غذاست.

گزارش انتقال این سه‌ زندانی زن موجی از نگرانی را در میان خانواده‌ ی آنان بر انگیخته‌ است.

Powered by Blogger

Subscribe to
Posts [Atom]